مولانا

مولانا

بخش ۸ - دریافتن آن ولی رنج را و عرض کردن رنج او را پیش پادشاه

۱

بعد از آن برخاست و عزم شاه کرد

شاه را زان شمّه‌ای آگاه کرد

۲

گفت تدبیر آن بوَد کان مرد را

حاضر آریم از پی این درد را

۳

مرد زرگر را بخوان زان شهر دور

با زر و خلعت بده او را غرور

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 30
مثنوی معنوی ـ ج ۱ و ۲ و ۳ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۶۴
علیرضا محرابی :
علیرضا بخشی زاده روشنفکر :
عندلیب :

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۹۲/۰۲/۱۲ - ۱۵:۳۶:۴۸
خلعت جامه پیشکشی بوده که بزرگی یا امیری به کسی میبخشیده و خلع به معنی بیرون کشیدن نیز به کار میرود مانند خلع لباس و خلع سلاح و شاید بتوان گفت که لباسی که پادشاه از تن خود خارج میکرده
user_image
با سلام احمد
۱۳۹۵/۱۰/۱۹ - ۰۷:۴۹:۴۰
چرا حکیم الهی به کنیزک توصیه میکند این راز را به هیچ کس نگو حتی به شاه اما خود حکیم انرا به شاه میگوید اصولا چرا باید این سر نهفته میماند
user_image
کتایون فرهادی
۱۳۹۷/۱۱/۱۷ - ۰۸:۳۱:۰۶
شرح و تفسیر بیت 182بعد از آن برخاست و عزم شاه کرد / شاه را ز آن شمه ای آغاز کردحکیم الهی پس از آنکه بیماری کنیزک را تشخیص داد از کنار او برخاست و آهنگ شاه کرد و اندکی از رنج کنیزک را برای شاه گفت و او را در جریان گذاشت .– شمه از عربی گرفته شده است و به معنی یکبار بوئیدن است ولی مجازا در فارسی به معنی اندک و ناچیز است .شرح و تفسیر بیت 183گفت : تدبیر آن بود کان مرد را / حاضر آریم از پی این درد رابه شاه گفت : چاره این است که آن مرد زرگر را برای علاج درد کنیزک از سمرقند بدینجا آوریم .شرح و تفسیر بیت 184مرد زرگر را بخوان زآن شهر دور / با زر و خلعت بده او را غروراز آن شهر دور ( سمرقند ) مرد زرگر را بدینجا دعوت کن و با زر و جامه های فاخر فریبش بده تا از شهر خود برون آید .
user_image
در سکوت
۱۴۰۱/۰۱/۲۸ - ۰۲:۳۰:۰۶
این بخش از مثنوی را "در سکوت" بشنوید: پیوند به وبگاه بیرونی