
مولانا
بخش ۶۲ - بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست
۱
در خبر آمد که آن معّاویه
خفته بد در قصر در یک زاویه
۲
قصر را از اندرون در بسته بود
کز زیارتهای مردم خسته بود
۳
ناگهان مردی ورا بیدار کرد
چشم چون بگشاد پنهان گشت مرد
۴
گفت اندر قصر کس را ره نبود
کیست کین گستاخی و جرات نمود
۵
گرد برگشت و طلب کرد آن زمان
تا بیاید زان نهان گشته نشان
۶
او پس در مدبری را دید کو
در پس پرده نهان میکرد رو
۷
گفت هی تو کیستی نام تو چیست
گفت نامم فاش ابلیس شقیست
۸
گفت بیدارم چرا کردی بجد
راست گو با من مگو بر عکس و ضد
تصاویر و صوت


نظرات
آزاده
محمد جواد ابراهیمی
A
ناشناس
Vahid
Hadi Hadiyan
احمد احمدی