
مولانا
بخش ۷۴ - فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت
۱
آن یکی میرفت در مسجد درون
مردم از مسجد همیآمد برون
۲
گشت پرسان که جماعت را چه بود
که ز مسجد می برون آیند زود
۳
آن یکی گفتش که پیغامبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
۴
تو کجا در میروی ای مرد خام
چونک پیغامبر بدادست السلام
۵
گفت آه و دود از آن اه شد برون
آه او میداد از دل بوی خون
۶
آن یکی گفتا بده آن آه را
وین نماز من تو را بادا عطا
۷
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نیاز
۸
شب بخواب اندر بگفتش هاتفی
که خریدی آب حیوان و شفا
۹
حرمت این اختیار و این دخول
شد نماز جملهٔ خلقان قبول
تصاویر و صوت

نظرات
امیر نقوی نیا
یوسفزاده