مولانا

مولانا

بخش ۸۵ - حکایت هندو کی با یار خود جنگ می‌کرد بر کاری و خبر نداشت کی او هم بدان مبتلاست

۱

چار هندو در یکی مسجد شدند

بهر طاعت راکع و ساجد شدند

۲

هر یکی بر نیتی تکبیر کرد

در نماز آمد به مسکینی و درد

۳

مؤذن آمد از یکی لفظی بجست

کای مؤذن بانگ کردی وقت هست

۴

گفت آن هندوی دیگر از نیاز

هی سخن گفتی و باطل شد نماز

۵

آن سیم گفت آن دوم را ای عمو

چه زنی طعنه برو خود را بگو

۶

آن چهارم گفت حمد الله که من

در نیفتادم به چَه چون آن سه تن

۷

پس نماز هر چهاران شد تباه

عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه

۸

ای خنک جانی که عیب خویش دید

هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

۹

زانک نیم او ز عیبستان بدست

وآن دگر نیمش ز غیبستان بدست

۱۰

چونک بر سر مر تو را ده ریش هست

مرهمت بر خویش باید کار بست

۱۱

عیب کردن خویش را داروی اوست

چون شکسته گشت جای ارحمواست

۱۲

گر همان عیبت نبود ایمن مباش

بوک آن عیب از تو گردد نیز فاش

۱۳

لا تخافوا از خدا نشنیده‌ای

پس چه خود را ایمن و خوش دیده‌ای

۱۴

سالها ابلیس نیکونام زیست

گشت رسوا بین که او را نام چیست

۱۵

در جهان معروف بد علیای او

گشت معروفی بعکس ای وای او

۱۶

تا نه‌ای ایمن تو معروفی مجو

رو بشوی از خوف پس بنمای رو

۱۷

تا نروید ریش تو ای خوب من

بر دگر ساده‌زنخ طعنه مزن

۱۸

این نگر که مبتلا شد جان او

در چهی افتاد تا شد پند تو

۱۹

تو نیفتادی که باشی پند او

زهر او نوشید تو خور قند او

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 184
مثنوی معنوی ـ ج ۱ و ۲ و ۳ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۳۴۶
مثنوی معنوی ( دفتر اول و دوم ) بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۴۳۱

نظرات

user_image
میرمهدی
۱۳۹۱/۰۸/۲۲ - ۱۳:۰۳:۵۲
اصلاح وزنی و معناییمتن فعلی: چونک بر سر «مرا ترا» ده ریش هستمتن صحیح: چونک بر سر «مر تو» را ده ریش هست
user_image
مامیترا
۱۳۹۵/۰۸/۰۹ - ۰۲:۱۵:۲۱
کلمه آخر مصرع دوم از بیت یازدهم، ارحمواست آمده که به نظر میرسه ارحم اوست منظورش باشه. چون این واژه ارحمواست رو از لغت نامه به هرشکلی که گشتم پیدا نشد.
user_image
مامیترا
۱۳۹۵/۰۸/۰۹ - ۰۲:۱۸:۲۸
ارحم اوست یعنی مورد لطف قرار گرفته و مورد بخشش و مورد ترحم قرار گرفته
user_image
بابک ملکی
۱۳۹۵/۱۰/۱۱ - ۰۹:۴۸:۳۱
در مصرع "در نیفتادم بچه چون آن سه تن",منظور از کلمه "بچه" , {به چاه} میباشد و شاید " به چه" ( به فتح چ ) نوشته شود راحتتر مطلب را برساند
user_image
شیخ
۱۳۹۵/۱۱/۰۲ - ۲۰:۴۱:۲۹
جای اِرحَموا ست : جای رحم و بخشش استارحموا : رحم کنید (فعل امر)
user_image
دکتر صحافیان
۱۳۹۸/۰۷/۰۹ - ۰۱:۲۱:۳۱
ادامه دریافت های دفتر دوم مثنوی 18 حکایت نماز خواندن هندوهاعنکبوت خودبینی آدمی را به بند میکشد4 هندی مشغول نماز بودند.وسط نماز، بکی می گوید مگر وقت نماز است؟دومی می گوید نمازت باطل شد.سومی می گوید نماز خودت باطل است.چهارمی می گوید خدا را شکر من وسط نماز حرف نزدم تا باطل شود.خودبینی سبب می شود تا به فرموده عیسی ع خار را در چشم دوستت ببینی و چوب را در چشم خود نبینی.حکایت به گونه ای دیگر:کاروانی به سرزمین نسناس ها(میمون های آدم نما)وارد شد و یکی که فربه بود را کشتند و خوردند.نسناسی از پشت درخت گفت چون سرو خورده بود فربه شده بود.او را نیز کشتند.نسناس دیگری گفت اگر عقل می داشت سکوت می کرد.و نسناس دیگری گفت افرین بر من که چیزی نگفتم و همه خوراک کاروانیان شدند.ای خنک جانی که عیب خویش دیدهر که عیبی گفت آن بر خود خرید3034زآتکه نیم او ز عیبستان بده ستوآن دگر نیمش ز غیبستان بده ستمولانا می فرماید به دنبال انسان بی عیب نگردید.تا نروید ریش تو ای خوب منپس دگر ساده زنخ طعنه مزنای زیبای من تا وقتی ریش خودت در نیامده است بر انسان بی ریش خرده نگیر.آرامش و پرواز روح(کانال و وبلاگ)arameshsahafian@
user_image
مامیترا
۱۳۹۸/۱۱/۱۹ - ۰۲:۵۵:۵۵
مصرع آخر باید «زهر او نوشید تو هم خور قند او» باشه
user_image
احمد رحمت‌بر
۱۴۰۲/۰۳/۲۴ - ۱۳:۴۰:۰۳
بیت هجدهم مشکل قافیه دارد. نمیدانم اشتباه چاپی است یا اینکه به خاطر عدم پایبندی تامّ مولانا به وزن و قافیه است.
user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۴۰۳/۰۴/۲۷ - ۰۱:۱۲:۰۸
برای درست شدن قافیه تو را با کشش مصوت بلند بخوانید یعنی توو مثل you