مولانا

مولانا

بخش ۸۶ - قصد کردن غزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد

۱

آن غزان ترک خون‌ریز آمدند

بهر یغما بر دهی ناگه زدند

۲

دو کس از اعیان آن ده یافتند

در هلاک آن یکی بشتافتند

۳

دست بستندش که قربانش کنند

گفت ای شاهان و ارکان بلند

۴

در چَه مرگم چرا می‌افکنید

از چه آخر تشنهٔ خون منید

۵

چیست حکمت چه غرض در کشتنم

چون چنین درویشم و عریان‌تنم

۶

گفت تا هیبت برین یارت زند

تا بترسد او و زر پیدا کند

۷

گفت آخر او ز من مسکین‌ترست

گفت قاصد کرده است او را زرست

۸

گفت چون وهمست ما هر دو یکیم

در مقام احتمال و در شکیم

۹

خود ورا بکشید اول ای شهان

تا بترسم من دهم زر را نشان

۱۰

پس کرمهای الهی بین که ما

آمدیم آخر زمان در انتها

۱۱

آخرین قرنها پیش از قرون

در حدیثست آخرون السابقون

۱۲

تا هلاک قوم نوح و قوم هود

عارض رحمت بجان ما نمود

۱۳

کشت ایشان را که ما ترسیم ازو

ور خود این بر عکس کردی وای تو

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 185
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۳۵۲

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۱۵:۱۱:۲۹
غزال درست است ممنون از لطف شما
user_image
علی یاسینی
۱۴۰۰/۱۰/۰۸ - ۰۷:۰۲:۳۰
غز. [ غ ُ ] :صنفی از ترکان غارتگر بوده اند..  
user_image
کوروش
۱۴۰۲/۰۹/۱۶ - ۱۷:۳۵:۳۵
این داستان های پر مفهوم و سنگین که نظیرش جای دیگه نبوده چگونه و از کجا وارد ذهن این ابرانسان شده