
مولانا
بخش ۱۱۰ - حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع صاحب گاو بر داود علیه السلام
۱
گفت داودش خمش کن رو بهل
این مسلمان را ز گاوت کن بحل
۲
چون خدا پوشید بر تو ای جوان
رو خمش کن حق ستاری بدان
۳
گفت وا ویلی چه حکمست این چه داد
از پی من شرع نو خواهی نهاد
۴
رفته است آوازهٔ عدلت چنان
که معطر شد زمین و آسمان
۵
بر سگان کور این استم نرفت
زین تعدی سنگ و کُه بشکافت تفت
۶
همچنین تشنیع میزد برملا
کالصلا هنگام ظلمست الصلا
تصاویر و صوت

نظرات