مولانا

مولانا

بخش ۱۲۴ - حکایت خرگوشان کی خرگوشی راپیش پیل فرستادند کی بگو کی من رسول ماه آسمانم پیش تو کی ازین چشمه آب حذر کن چنانک در کتاب کلیله تمام گفته است

۱

این بدان ماند که خرگوشی بگفت

من رسول ماهم و با ماه جفت

۲

کز رمهٔ پیلان بر آن چشمهٔ زلال

جمله نخجیران بدند اندر وبال

۳

جمله محروم و ز خوف از چشمه دور

حیله‌ای کردند چون کم بود زور

۴

از سر که بانگ زد خرگوش زال

سوی پیلان در شب غرهٔ هلال

۵

که بیا رابع عشر ای شاه‌پیل

تا درون چشمه یابی این دلیل

۶

شاه‌پیلا من رسولم پیش بیست

بر رسولان بند و زجر و خشم نیست

۷

ماه می‌گوید که ای پیلان روید

چشمه آن ماست زین یکسو شوید

۸

ورنه منتان کور گردانم ستم

گفتم از گردن برون انداختم

۹

ترک این چشمه بگویید و روید

تا ز زخم تیغ مه ایمن شوید

۱۰

نک نشان آنست کاندر چشمه ماه

مضطرب گردد ز پیل آب‌خواه

۱۱

آن فلان شب حاضر آ ای شاه‌پیل

تا درون چشمه یابی زین دلیل

۱۲

چونک هفت و هشت از مه بگذرید

شاه‌پیل آمد ز چشمه می‌چرید

۱۳

چونک زد خرطوم پیل آن شب درآب

مضطرب شد آب ومه کرد اضطراب

۱۴

پیل باور کرد از وی آن خطاب

چون درون چشمه مه کرد اضطراب

۱۵

مانه زان پیلان گولیم ای گروه

که اضطراب ماه آردمان شکوه

۱۶

انبیا گفتند آوه پند جان

سخت‌تر کرد ای سفیهان بندتان

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 275
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۵۲۶
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۱۶۳

نظرات

user_image
حجت
۱۳۸۹/۰۸/۰۳ - ۱۴:۰۹:۱۸
تا ز زخم تیغ مه ایمن شوید... به جای امن
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما و مقابله با نسخهٔ چاپی «آمن» با «ایمن» جایگزین شد.
user_image
معین
۱۳۹۹/۱۱/۲۵ - ۲۳:۳۵:۳۹
«ماه می‌گوید که ای پیلان روید***چشمه آن ماست زین یکسو شوید»ماه به فیلها پیغام داده که (از روی چشمه) بروید؛ این چشمه مال من است، به یک سمت و سویی (دیگر) بروید.«ورنه منتان کور گردانم ستم***گفتم از گردن برون انداختم»و گر نرفتید، من شما را کور می کنم، از روی ستم. بهتون این نکته رو گوشزد کردم و مسئولیتش گردن خودتونه و مسئولیتی بر عهده من نیست.