مولانا

مولانا

بخش ۱۳۲ - حکایت نذر کردن سگان هر زمستان کی این تابستان چون بیاید خانه سازیم از بهر زمستان را

۱

سگ زمستان جمع گردد استخوانش

زخم سرما خرد گرداند چنانش

۲

کو بگوید کین قدر تن که منم

خانه‌ای از سنگ باید کردنم

۳

چونک تابستان بیاید من بچنگ

بهر سرما خانه‌ای سازم ز سنگ

۴

چونک تابستان بیاید از گشاد

استخوانها پهن گردد پوست شاد

۵

گوید او چون زفت بیند خویش را

در کدامین خانه گنجم ای کیا

۶

زفت گردد پا کشد در سایه‌ای

کاهلی سیری غری خودرایه‌ای

۷

گویدش دل خانه‌ای ساز ای عمو

گوید او در خانه کی گنجم بگو

۸

استخوان حرص تو در وقت درد

درهم آید خرد گردد در نورد

۹

گویی از توبه بسازم خانه‌ای

در زمستان باشدم استانه‌ای

۱۰

چون بشد درد و شدت آن حرص زفت

همچو سگ سودای خانه از تو رفت

۱۱

شکر نعمت خوشتر از نعمت بود

شکرباره کی سوی نعمت رود

۱۲

شکرْ جانِ نعمت و نعمت چو پوست

ز آنک شکر آرد ترا تا کوی دوست

۱۳

نعمت آرد غفلت و شکر انتباه

صید نعمت کن بدام شکر شاه

۱۴

نعمت شکرت کند پرچشم و میر

تا کنی صد نعمت ایثار فقیر

۱۵

سیر نوشی از طعام و نقل حق

تا رود از تو شکم‌خواری و دق

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 279
مثنوی معنوی ـ ج ۱ و ۲ و ۳ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۵۰۴
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۱۶۹

نظرات

user_image
شهلا
۱۳۹۷/۰۴/۰۴ - ۱۶:۱۱:۰۸
در یکی از برنامه های گنج حضور، جناب شهبازی درتفسیر این شعر فرمودند شکر کردن اگر فقط برای نعمتهاباشد پسندیده نیست و ما باید درهرشرایطی از زندگی صرفنظر از مطلوب یا غیر مطلوب بودن آن شاکر باشیم، زیرا چه بسا اتفاقاتی از نظر ما دلخواه نباشند وبیشترین اثر را در ارتقاء رشد و آگاهی وکیفیت زندگی ما داشته باشند واز طرفی اتفاقات مطلوب، به ضرر ما تمام شوند.
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۰۸:۰۵:۴۷
همین مطلب خانم شهلا به تجربه درست میاد.
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۰۸:۰۶:۳۷
سلامهمین نظر خانم شهلا به تجربه درست هستش.
user_image
حورا مظاهری
۱۴۰۳/۰۷/۰۲ - ۱۶:۳۴:۱۹
میفرمایند که شکر نعمت، اصل هست و خود نعمت گذرا. مانند پوست که از بین میره و چیزی که از بین نمیره همان جان و روح نعمت هست که نعمت نام میگیره. حسی که از داشتن و قدردانی بابت یک نعمت در انسان ایجاد میشه از بین نمیره. با شکر نعمت میتونیم هر نعمتی رو بدست بیاریم و اگر شکر نعمت نباشه همه چیز تکراری و صرفا مادی میشه.