مولانا

مولانا

بخش ۱۳۵ - مکرر کردن کافران حجتهای جبریانه را

۱

قوم گفتند ای گروه این رنج ما

نیست زان رنجی که بپذیرد دوا

۲

سالها گفتید زین افسون و پند

سخت‌تر می‌گشت زان هر لحظه بند

۳

گر دوا را این مرض قابل بدی

آخر از وی ذره‌ای زایل شدی

۴

سُدّه چون شد آب ناید در جگر

گر خورد دریا رود جایی دگر

۵

لاجرم آماس گیرد دست و پا

تشنگی را نشکند آن استقا

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 280

نظرات

user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۱/۱۳ - ۱۶:۲۷:۲۹
منظور از سده چیست ؟
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۱/۲۰ - ۱۶:۵۴:۰۱
سُدّه چون شد آب ناید در جگر   گر خورد دریا رود جایی دگر   مصرع اول یعنی چه ؟