مولانا

مولانا

بخش ۱۵۴ - وجه عبرت گرفتن ازین حکایت و یقین دانستن کی ان مع العسر یسرا

۱

عبرتست آن قصه ای جان مر ترا

تا که راضی باشی در حکم خدا

۲

تا که زیرک باشی و نیکوگمان

چون ببینی واقعهٔ بد ناگهان

۳

دیگران گردند زرد از بیم آن

تو چو گل خندان گه سود و زیان

۴

زانک گل گر برگ برگش می‌کنی

خنده نگذارد نگردد منثنی

۵

گوید از خاری چرا افتم بغم

خنده را من خود ز خار آورده‌ام

۶

هرچه از تو یاوه گردد از قضا

تو یقین دان که خریدت از بلا

۷

ما التصوف قال وجدان الفرح

فی الفؤاد عند اتیان الترح

۸

آن عقابش را عقابی دان که او

در ربود آن موزه را زان نیک‌خو

۹

تا رهاند پاش را از زخم مار

ای خنک عقلی که باشد بی غبار

۱۰

گفت لا تاسوا علی ما فاتکم

ان اتی السرحان واردی شاتکم

۱۱

کان بلا دفع بلاهای بزرگ

و آن زیان منع زیانهای سترگ

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 288

نظرات

user_image
میترا
۱۳۹۵/۰۹/۲۵ - ۱۸:۱۵:۳۸
عجیب است این داستان بسیار مهم و سخن مولانا شگفت آور است درباب نیکو گمانی و خوش بینی و حسن ظن جتی در بدترین و ناگوارترین شرایط که همه از بیم ضرر و زیان رنگ رخ می بازند با ایمان به این که هرچه ویا هرکه از دست تو رفته تردید نکن که ضرر و زیانی بزرگ و سترگ بوده که از تو دور شده است. در روزگاری که گویی همه برای ارسال و انتقال خبرهای ترسناک برهم سبقت می گیرند.
user_image
محسن جهان
۱۴۰۱/۰۹/۱۰ - ۰۳:۰۰:۵۷
تفسیر ابیات ۶ و ۱۱ فوق: بر مبنای بخشی از آیه مبارکه ۲۳ سوره حدید"لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ"( آنچه از دست شما رفته افسوس نخورید) مولانا می‌فرماید؛ هر چیز که به حکمِ قضای الهی از دستِ تو برود، این را یقین بدان که همین امر تو را از خطر و بلا نجات داده و محفوظ داشته است. و هر بلایی که از بارگاهِ حضرت حق می‌رسد قطعاََ بلاهای بزرگتر را دفع می‌کند و زیانی که از آن بلا نصیبِ انسان می‌شود جلوی زیان های بزرگتر را می‌گیرد.
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۱/۲۱ - ۱۸:۳۶:۱۶
ما التصوف قال وجدان الفرح   فی الفؤاد عند اتیان الترح   ترجمه : تصوف چیست ؟ گفت احساس شادی در دل وقتی غم می آید  
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۱/۲۱ - ۱۸:۳۹:۲۲
گفت لا تاسوا علی ما فاتکم   ان اتی السرحان واردی شاتکم   ترجمه لطفا