مولانا

مولانا

بخش ۱۸۳ - منع کردن دوستان او را از رجوع کردن به بخارا وتهدید کردن و لاابالی گفتن او

۱

گفت او را ناصحی ای بی‌خبر

عاقبت اندیش اگر داری هنر

۲

درنگر پس را به عقل و پیش را

همچو پروانه مسوزان خویش را

۳

چون بخارا می‌روی دیوانه‌ای

لایق زنجیر و زندان‌خانه‌ای

۴

او ز تو آهن همی‌خاید ز خشم

او همی‌جوید ترا با بیست چشم

۵

می‌کند او تیز از بهر تو کارد

او سگ قحطست و تو انبان آرد

۶

چون رهیدی و خدایت راه داد

سوی زندان می‌روی چونت فتاد

۷

بر تو گر ده‌گون موکل آمدی

عقل بایستی کز ایشان کم زدی

۸

چون موکل نیست بر تو هیچ‌کس

از چه بسته گشت بر تو پیش و پس

۹

عشق پنهان کرده بود او را اسیر

آن موکل را نمی‌دید آن نذیر

۱۰

هر موکل را موکل مختفیست

ورنه او در بند سگ طبعی ز چیست

۱۱

خشم شاه عشق بر جانش نشست

بر عوانی و سیه‌روییش بست

۱۲

می‌زند او را که هین او رابزن

زان عوانان نهان افغان من

۱۳

هرکه بینی در زیانی می‌رود

گرچه تنها ، با عوانی می‌رود

۱۴

گر ازو واقف بدی افغان زدی

پیش آن سلطان سلطانان شدی

۱۵

ریختی بر سر به پیش شاه خاک

تا امان دیدی ز دیو سهمناک

۱۶

میر دیدی خویش را ای کم ز مور

زان ندیدی آن موکل را تو کور

۱۷

غره گشتی زین دروغین پر و بال

پر و بالی کو کشد سوی وبال

۱۸

پر سبک دارد ره بالا کند

چون گل‌آلو شد گرانیها کند

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 302
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۲۱۷
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۵۷۹

نظرات

user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۲/۱۵ - ۰۲:۰۷:۰۴
منظور از موکل در این ابیات چیست ؟