
مولانا
بخش ۱۹۹ - تمثیل صابر شدن مؤمن چون بر شر و خیر بلا واقف شود
۱
سگ شکاری نیست او را طوق نیست
خام و ناجوشیده جز بیذوق نیست
۲
گفت نخود چون چنینست ای ستی
خوش بجوشم یاریم ده راستی
۳
تو درین جوشش چو معمار منی
کفچلیزم زن که بس خوش میزنی
۴
همچو پیلم بر سرم زن زخم و داغ
تا نبینم خواب هندستان و باغ
۵
تا که خود را در دهم در جوش من
تا رهی یابم در آن آغوش من
۶
زانک انسان در غنا طاغی شود
همچو پیل خواببین یاغی شود
۷
پیل چون در خواب بیند هند را
پیلبان را نشنود آرد دغا
تصاویر و صوت


نظرات