مولانا

مولانا

بخش ۲۰۷ - جواب طعنه‌زننده در مثنوی از قصور فهم خود

۱

ای سگ طاعن تو عو عو می‌کنی

طعن قرآن را برون‌شو می‌کنی

۲

این نه آن شیرست کز وی جان بری

یا ز پنجهٔ قهر او ایمان بری

۳

تا قیامت می‌زند قرآن ندی

ای گروهی جهل را گشته فدی

۴

که مرا افسانه می‌پنداشتید

تخم طعن و کافری می‌کاشتید

۵

خود بدیدیت آنک طعنه می‌زدیت

که شما فانی و افسانه بدیت

۶

من کلام حقم و قایم به ذات

قوت جان جان و یاقوت زکات

۷

نور خورشیدم فتاده بر شما

لیک از خورشید ناگشته جدا

۸

نک منم ینبوع آن آب حیات

تا رهانم عاشقان را از ممات

۹

گر چنان گند آزتان ننگیختی

جرعه‌ای بر گورتان حق ریختی

۱۰

نه بگیرم گفت و پند آن حکیم

دل نگردانم بهر طعنی سقیم

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 313
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۶۰۳

نظرات

user_image
مصطفی
۱۳۹۶/۰۷/۰۲ - ۰۵:۴۱:۵۵
لطفاً ابیات سوم تا پنجم را به این صورت اصلاح فرمایید:تا قیامت می زند قرآن ندا / کای گروه جهل را گشته فدامر مرا افسانه می پنداشتید/ تخم طعن و کافری می کاشتیدخود بدیدید ای خسیسان زمن / که شما بودید افسانه نه من
user_image
سیدشهاب الدین بدیع زادگان
۱۳۹۹/۰۷/۰۸ - ۱۲:۱۶:۰۹
مصرع ششم به این گونه هم نوشته شده است:کی گروهی=که ای گروهی...مصرع هفتم هم این گونه آمده است:مر مرا افسانه می‌پنداشتیداین بیت پس از بیت چهارم هم آمده است:خود بدیدید ای خسان طعنه زن که شما بودید افسانه نه منبیت: خود بدیدید آن که... این گونه هم نوشته شده است:تا بدیدید ای که ...
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۳/۱۳ - ۲۲:۳۰:۱۷
من کلام حقم و قایم به ذات   قوت جان جان و یاقوت زکات   تفسیر و معنا لطفا
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۳/۱۳ - ۲۲:۳۰:۴۹
نه بگیرم گفت و پند آن حکیم   دل نگردانم بهر طعنی سقیم   منظور از حکیم کیست