مولانا

مولانا

بخش ۲۱۰ - تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ

۱

تو چو عزم دین کنی با اجتهاد

دیو بانگت بر زند اندر نهاد

۲

که مرو زان سو بیندیش ای غوی

که اسیر رنج و درویشی شوی

۳

بی‌نوا گردی ز یاران وابری

خوار گردی و پشیمانی خوری

۴

تو ز بیم بانگ آن دیو لعین

وا گریزی در ضلالت از یقین

۵

که هلا فردا و پس فردا مراست

راه دین پویم که مهلت پیش ماست

۶

مرگ بینی باز کو از چپ و راست

می‌کشد همسایه را تا بانگ خاست

۷

باز عزم دین کنی از بیم جان

مرد سازی خویشتن را یک زمان

۸

پس سلح بر بندی از علم و حکم

که من از خوفی نیارم پای کم

۹

باز بانگی بر زند بر تو ز مکر

که بترس و باز گرد از تیغ فقر

۱۰

باز بگریزی ز راه روشنی

آن سلاح علم و فن را بفکنی

۱۱

سالها او را به بانگی بنده‌ای

در چنین ظلمت نمد افکنده‌ای

۱۲

هیبت بانگ شیاطین خلق را

بند کردست و گرفته حلق را

۱۳

تا چنان نومید شد جانشان ز نور

که روان کافران ز اهل قبور

۱۴

این شکوه بانگ آن ملعون بود

هیبت بانگ خدایی چون بود

۱۵

هیبت بازست بر کبک نجیب

مر مگس را نیست زان هیبت نصیب

۱۶

زانک نبود باز صیاد مگس

عنکبوتان می مگس گیرند و بس

۱۷

عنکبوت دیو بر چون تو ذباب

کر و فر دارد نه بر کبک و عقاب

۱۸

بانگ دیوان گله‌بان اشقیاست

بانگ سلطان پاسبان اولیاست

۱۹

تا نیامیزد بدین دو بانگ دور

قطره‌ای از بحر خوش با بحر شور

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 314

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۹/۱۷ - ۱۶:۲۶:۵۲
بی نوا را همه می دانیم ولی به نوا یا بنوا را شوربختانه کسی به کار نمی برد ولی علت این نا کاربری آشکار است ! نوا معنی آهنگ ، مال ، سامان و نظم می دهد پس بنوا یعنی پولدار مرتب و آهنگین !
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۹/۱۷ - ۱۶:۳۱:۳۹
هیبت باز است بر کبک نجیب ! بسیار زیباست یعنی شکوه و فر فراخوان خداوند را پاکان و بر کشیدگان می دانند نه مردمنماهای نا مردم !
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۹/۱۸ - ۰۵:۴۳:۳۷
درود استاد کیخا جان .برایتان یک شگفتانه دارم و آن اینکه زیاد عقب نیستم و در این مدت مثنوی خواندم -نه با سرعت شما-و اینکه میان چند صد تن ترک و افغان و اروپایی و عرب و آفریقایی!مثنوی خواندم وحسم کمتر از سرودن شعر نبود.دوستان کاش بودید