مولانا

مولانا

بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست

۱

آن یکی مرد دومو آمد شتاب

پیش یک آیینه دار مستطاب

۲

گفت از ریشم سپیدی کن جدا

که عروس نو گزیدم ای فتی

۳

ریش او ببرید و کل پیشش نهاد

گفت تو بگزین مرا کاری فتاد

۴

این سؤال و آن جوابست آن گزین

که سر اینها ندارد درد دین

۵

آن یکی زد سیلیی مر زید را

حمله کرد او هم برای کید را

۶

گفت سیلی‌زن سؤالت می‌کنم

پس جوابم گوی وانگه می‌زنم

۷

بر قفای تو زدم آمد طراق

یک سؤالی دارم اینجا در وفاق

۸

این طراق از دست من بودست یا

از قفاگاه تو ای فخر کیا

۹

گفت از درد این فراغت نیستم

که درین فکر و تفکر بیستم

۱۰

تو که بی‌دردی همی اندیش این

نیست صاحب‌درد را این فکر هین

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 243

نظرات

user_image
محسن خ
۱۳۹۲/۰۸/۰۹ - ۰۴:۴۳:۰۴
معنی برخی اصطلاحات دشوار:مستطاب: خوش و نیکو، پسندیده. عنوانی محترمانه در خطاب به شخصی.کید: مکر و فریب و حیله. اما ظاهراً در اینجا به معنی " تلافی کردن/ انتقام جویی" است.طَراق: (اسم صوت) ‹تراک، تراغ›، صدا و آوازی که از کوفتن و شکستن یا ترکیدن چیزی برمی‌آید.وِفاق:همراهی ، همکاری، موافقت، سازگاری .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۹ - ۰۶:۱۵:۴۸
با درود بر محسن خوشگزین درست می فرمایید بهره ها بردیم
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۹ - ۰۶:۱۸:۰۵
و نیز چنین است لغت و السماء و الطارق ........
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۹ - ۰۷:۱۸:۲۰
کید به زبان گرشاسبنامه جادوگر و دانا هم می شود ، keed .
user_image
فرشته
۱۳۹۳/۱۰/۱۹ - ۱۰:۵۳:۱۲
دومو : جوگندمیآیینه دار : آرایشگروفاق : دوستیدر بیت ششم سیلی زن نهاد ، می به معنای من و مفعول است و «می بزن »یعنی مرا بزن.در بیت نهم : «بیستم» به معنای توفق کردن یا تفکر روی مسیله است.
user_image
احمد بهنامی
۱۳۹۵/۰۹/۲۱ - ۱۱:۴۶:۴۹
بیت ششم، {سالت} اشتباه است، اصلاح شود به: سوالت.
user_image
اکبرپناهی راد rad۱۳۳۲@gmail.com
۱۳۹۷/۱۱/۲۹ - ۱۵:۰۰:۲۷
باسلام و سپاس از نطرات مفیدشمابزرگواران:به نظرمیرسد که ،این دوبیت را اینطوری باید خواند گفت سیلی‌زن، سُؤالَت می‌کنمپس جوابم گوی، وانگه می‌زنمبدین معنی که : شحصی که قراراست سیلی بزند،میگوید ازتومیپرسم پس باید
پاسخ گوباشید وگرنه سیلی را خواهم زد.
user_image
برگ بی برگی
۱۳۹۸/۰۳/۲۵ - ۰۸:۱۱:۰۳
با سلامجناب اکبر پناهی رادخیر بنظر نمی رسد این معنا را برساند بلکه به وضوح میگوید آن سیلی زن یعنی کسی که سیلی بر زید زده است به او میگوید که پرسشی دارد و ابتدا
پاسخ آن را بگو و سپس سیلی خورده را تلافی کن و بزن .وانگه می زنم به معنی سپس مرا بزن.با سپاس
user_image
امید وکیل
۱۴۰۰/۰۲/۱۴ - ۱۵:۳۲:۳۵
موضوع از این قرار است که مولانا بین افرادی که دغدغه‌های مهمتری دارند و افراد بی‌درد تفاوت قائل شده است،در قسمت اول شعر، فردی که تازه عروسی کرده به آرایشگر می‌گوید که ریش‌های سفید من را جدا بکن(بتراش)، آرایشگر اما کل ریش‌های مشتری را می‌تراشد و می‌گوید که من کار مهمتری دارم!در بخش دوم روایت طور دیگری است، فردی یک پس‌گردنی به کسی می‌زند، آن فرد می‌رود که انتقام بگیرد اما کسی که پس‌گردنی زده می‌گوید: اول ازت یک سوال دارم، این را
پاسخ بده و بعد بزن، سوال این است که وقتی بهت پس گردنی زدم، صدایی آمد، آن صدا از گردن تو بود یا از دست من؟! در اینجا هم طرف
پاسخ می‌دهد که این سوال را باید از بی‌درد‌ها بپرسی و دغدغه‌ی من چیز مهمتری است.
user_image
امید وکیل
۱۴۰۰/۰۲/۱۴ - ۱۵:۳۳:۲۳
موضوع از این قرار است که مولانا بین افرادی که دغدغه‌های مهمتری دارند و افراد بی‌درد تفاوت قائل شده است،در قسمت اول شعر، فردی که تازه عروسی کرده به آرایشگر می‌گوید که ریش‌های سفید من را جدا بکن(بتراش)، آرایشگر اما کل ریش‌های مشتری را می‌تراشد و می‌گوید که من کار مهمتری دارم.در بخش دوم روایت طور دیگری است، فردی یک پس‌گردنی به کسی می‌زند، آن فرد می‌رود که انتقام بگیرد اما کسی که پس‌گردنی زده می‌گوید: اول ازت یک سوال دارم، این را
پاسخ بده و بعد بزن، سوال این است که وقتی بهت پس گردنی زدم، صدایی آمد، آن صدا از گردن تو بود یا از دست من؟!در اینجا هم طرف
پاسخ می‌دهد که این سوال را باید از بی‌درد‌ها بپرسی و دغدغه‌ی من چیز مهمتری است.