مولانا

مولانا

بخش ۶۲ - رنجور شدن اوستاد به وهم

۱

گشت اُستا سست از وهم و ز بیم

بر جهید و می‌کشانید او گلیم

۲

خشمگین با زن که مهر اوست سست

من بدین حالم نپرسید و نجست

۳

خود مرا آگه نکرد از رنگ من

قصد دارد تا رهد از ننگ من

۴

او به حسن و جلوهٔ خود مست گشت

بی‌خبر کز بام افتادم چو طشت

۵

آمد و در را به‌تندی وا گشاد

کودکان اندر پی آن اوستاد

۶

گفت زن خیرست چون زود آمدی

که مبادا ذات نیکت را بدی

۷

گفت کوری رنگ و حال من ببین

از غمم بیگانگان اندر حنین

۸

تو درون خانه از بغض و نفاق

می‌نبینی حال من در احتراق

۹

گفت زن ای خواجه عیبی نیستت

وهم و ظن لاش بی معنیستت

۱۰

گفتش ای غر تو هنوزی در لجاج

می‌نبینی این تغیر و ارتجاج

۱۱

گر تو کور و کر شدی ما را چه جرم

ما درین رنجیم و در اندوه و گرم

۱۲

گفت ای خواجه بیارم آینه

تا بدانی که ندارم من گنه

۱۳

گفت رو مه تو رهی مه آینت

دایما در بغض و کینی و عنت

۱۴

جامهٔ خواب مرا زو گستران

تا بخسپم که سر من شد گران

۱۵

زن توقف کرد مردش بانگ زد

کای عدو زوتر تو را این می‌سزد

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 247
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۴۶۷
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۱۰۶

نظرات

user_image
کوروش
۱۴۰۲/۱۲/۰۶ - ۱۹:۴۲:۱۰
گفت رو مه تو رهی مه آینت   دایما در بغض و کینی و عنت   مصرع اول یعنی چه ؟