
مولانا
بخش ۹۴ - یک درخت شدن آن هفت درخت
۱
گفت راندم پیشتر من نیکبخت
باز شد آن هفت جمله یک درخت
۲
هفت میشد فرد میشد هر دمی
من چه سان میگشتم از حیرت همی
۳
بعد از آن دیدم درختان در نماز
صف کشیده چون جماعت کرده ساز
۴
یک درخت از پیش مانند امام
دیگران اندر پس او در قیام
۵
آن قیام و آن رکوع و آن سجود
از درختان بس شگفتم مینمود
۶
یاد کردم قول حق را آن زمان
گفت النجم و شجر را یسجدان
۷
این درختان را نه زانو نه میان
این چه ترتیب نمازست آنچنان
۸
آمد الهام خدا کای بافروز
می عجب داری ز کار ما هنوز
تصاویر و صوت

نظرات
امین کیخا