مولانا

مولانا

بخش ۹۹ - بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن

۱

انبیا گویند روز چاره رفت

چاره آنجا بود و دست‌افزار زفت

۲

مرغ بی‌هنگامی ای بدبخت رو

ترک ما گو خون ما اندر مشو

۳

رو بگرداند به سوی دست چپ

در تبار و خویش گویندش که خَپ

۴

هین جواب خویش گو با کردگار

ما کییم ای خواجه دست از ما بدار

۵

نه ازین سو نه از آن سو چاره شد

جان آن بیچاره‌دل صد پاره شد

۶

از همه نومید شد مسکین کیا

پس برآرد هر دو دست اندر دعا

۷

کز همه نومید گشتم ای خدا

اول و آخر توی و منتها

۸

در نماز این خوش اشارتها ببین

تا بدانی کین بخواهد شد یقین

۹

بچه بیرون آر از بیضه نماز

سر مزن چون مرغ بی تعظیم و ساز

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 262

نظرات

user_image
دکتر صحافیان
۱۳۹۸/۰۷/۰۸ - ۰۱:۱۳:۴۹
چونکه با تکبیرها مقرون شدندهمچو قربان از جهان بیرون شدندمعنی تکبیر این است ای امامکای خدا پیش تو ما قربان شدیموقت ذبح الله اکبر می کنی همچنین در ذبح نفس کشتنیتمثیل الله اکبر نماز به کشتن نفس.و بیرون رفتن از این جهان به وسیله نمازی که با قربانی شدن آغاز شود.تن چو اسماعیل و جان همچون خلیلکرد جان تکبیر بر جسم نبیل (بزرگ)ایستاده پیش یزدان اشک ریزبر مثال راست خیز رستخیز ایستادن در نماز مانند ایستادن در روز قیامت و شرمندگی است.در قیام این گفت ها دارد رجوعوز خجالت شد دو تا او در رکوعاز خجالت در مقابل خداوند خم می شود و به رکوع می رود.سر بر آرد از رکوع آن شرمسارباز اندر رو فتد آن خام کارسر بر آرد او دگر ره شرمساراندر افتد باز در رو همچو مار حضور زیبای خداوند پس از کشتن نفس که دیوار مانع دیدار بود سبب شرمندگی از فقر خویش می شود و پس از رکوع به سجده می افتد و مانند مار (بی دست و پا)دوباره به خاک می افتد.در نماز این خوش اشارت ها ببینتا بدانی کین بخواهد شد یقینبچه بیرون آر از بیضه نماز سر مزن چون مرغ بی تعظیم و ساز تمثیل نماز به تخم پرنده و دریافت حضور و شرمندگی عشق به بی نهایت، بچه آن است.بدون حضور مثل پرنده ای هستی که گویا به زمین نوک می زند (تصویر سجده کردن مکرر ).شرح کامل مثنوی و حافظ در کانال و وبلاگ:آرامش و پرواز روحarameshsahafian@