مولانا

مولانا

بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیه‌السلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن

۱

گفت موسی ای خداوند حساب

نقش کردی باز چون کردی خراب

۲

نر و ماده نقش کردی جان‌فزا

وانگهان ویران کنی این را چرا

۳

گفت حق دانم که این پرسش ترا

نیست از انکار و غفلت وز هوا

۴

ورنه تادیب و عتابت کردمی

بهر این پرسش ترا آزردمی

۵

لیک می‌خواهی که در افعال ما

باز جویی حکمت و سر بقا

۶

تا از آن واقف کنی مر عام را

پخته گردانی بدین هر خام را

۷

قاصدا سایل شدی در کاشفی

بر عوام ار چه که تو زان واقفی

۸

زآنک نیم علم آمد این سؤال

هر برونی را نباشد آن مجال

۹

هم سؤال از علم خیزد هم جواب

هم‌چنانک خار و گل از خاک و آب

۱۰

هم ضلال از علم خیزد هم هدی

هم‌چنانک تلخ و شیرین از ندا

۱۱

ز آشنایی خیزد این بغض و ولا

وز غذای خویش بود سقم و قوی

۱۲

مستفید اعجمی شد آن کلیم

تا عجمیان را کند زین سر علیم

۱۳

ما هم از وی اعجمی سازیم خویش

پاسخش آریم چون بیگانه پیش

۱۴

خرفروشان خصم یکدیگر شدند

تا کلید قفل آن عقد آمدند

۱۵

پس بفرمودش خدا ای ذولباب

چون بپرسیدی بیا بشنو جواب

۱۶

موسیا تخمی بکار اندر زمین

تا تو خود هم وا دهی انصاف این

۱۷

چونک موسی کشت و شد کشتش تمام

خوشه‌هااش یافت خوبی و نظام

۱۸

داس بگرفت و مر آن را می‌برید

پس ندا از غیب در گوشش رسید

۱۹

که چرا کشتی کنی و پروری

چون کمالی یافت آن را می‌بری

۲۰

گفت یا رب زان کنم ویران و پست

که درینجا دانه هست و کاه هست

۲۱

دانه لایق نیست درانبار کاه

کاه در انبار گندم هم تباه

۲۲

نیست حکمت این دو را آمیختن

فرق واجب می‌کند در بیختن

۲۳

گفت این دانش تو از کی یافتی

که به دانش بیدری بر ساختی

۲۴

گفت تمییزم تو دادی ای خدا

گفت پس تمییز چون نبود مرا

۲۵

در خلایق روحهای پاک هست

روحهای تیرهٔ گلناک هست

۲۶

این صدفها نیست در یک مرتبه

در یکی درست و در دیگر شبه

۲۷

واجبست اظهار این نیک و تباه

هم‌چنانک اظهار گندمها ز کاه

۲۸

بهر اظهارست این خلق جهان

تا نماند گنج حکمتها نهان

۲۹

کنت کنزا کنت مخفیا شنو

جوهر خود گم مکن اظهار شو

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 402
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۱۷۵

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۲۳ - ۱۷:۰۰:۲۱
روح های تیره گلناک است !
user_image
عارف
۱۳۹۵/۰۴/۱۵ - ۱۲:۴۲:۲۳
حدیث کنت کنز
user_image
فریبا نصیرآبادی
۱۳۹۵/۰۵/۰۸ - ۰۱:۲۰:۵۵
یاد این شعر افتادم:آدمی چون کشتی است و بادبان تا کی آرد باد را آن باد ران
user_image
طا
۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۶:۱۰:۴۸
آیا عاقبت مفهوم کنت کنزا کنت مخفیا رو می فهمم؟
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۰۱:۴۶:۳۳
کنت کنزاً مخفیّاً فخلقت الخلق لکی اعرفبر این ماناست: من چون گنجی پنهان بودم خلق را آفریدم تا مرا بشناسند ،یا آشکار شوم
user_image
دکتر صحافیان
۱۳۹۸/۰۷/۰۶ - ۱۰:۱۰:۳۴
ادامه دریافتهای دفتر چهارم مثنوی 19 گفتگوی موسی ع با خداوند که چرا آفریده های خود را از میان می بری؟ روزی موسی به خداوند گفت،سبب چیست که خلق می آفرینی و پس از آن نابود می کنی؟ حق تعالی فرمود مقداری گندم در زمین بکار و آنها را پرورش بده .موسی کشتزاری زیبا فراهم آورد. گندم زاری زیبا که در پرتو آفتاب چون خوشه های طلا بود.زمان درو فرا رسید؛ موسی داسی به دست گرفت و خوشه های گندم را درو می کرد.ندا آمد که ای موسی چرا این خوشه های زیبا را که دست پرورده خودت هست از بین می بری؟!مولانا در این حکایت برای هر آفریده ای کمالی تقدیر شده از سوی خداوند می داند.که چرا کشتی کنی و پروری چون کمالی یافت،آن را می بری؟3019گفت یا رب زآن کنم ویران و پستکه در اینجا دانه هست و کاه هستدانه لایق نیست در انبار کاهکاه در انبار گندم،هم تباهنیست حکمت این دو را آمیختنفرق واجب می کند در بیختن3022حکمت اقتضا می کند که دانه و کاه با غربال کردن از هم جدا شوند.ذهن جولانگر مولانا که همچون چرخیدن اسطوره ای اش به دور تمثیلات می چرخد ؛تمثیلات فراوانی می آفریند:(برای آمیخته بودن پاکان و ناپاکان در دنیای مادی)در خلایق روح های پاک هستروح های تیره گلناک هست 30 25تمثیل آمیخته بودن روح های پاک و نا پاک.این صدف ها نیست در یک مرتبه در یکی در است و در دیگر شبهتمثیل مخلوط بودن صدفهای دارای مروارید و خالی.بهر اظهارست خلق جهان تا نماند گنج حکمت ها نهانبهترین
پاسخ به دلیل آفرینش با این همه بی انتهایی:غرض آشکار شدن گنج خداوند و مظهر یافتن اسماء شریف او بوده است.کنت کنزا مخفیا شنو جوهر خود گم مکن،اظهار شو3029خداوند فرمود من گنج پنهانی بودم که میل به آشکار شدن داشتم پس بیا فریدم تا هویدا شوم.از همان گنج یعنی از روح خود در تو دمیده است تو هم کار خدایی بکن و نگذار این گنج در زیر خروارها خواسته و تاریکی دفن شود.کانال و وبلاگ آرامش و پرواز ورحarameshsahafian@
user_image
علی زنگنه
۱۳۹۹/۰۸/۱۵ - ۰۰:۵۳:۲۷
خیلی خلاصه عرض کنم؛ اعتراض به خلقت انسان های کافر و ظالم و به هر شکل در دید خودت خالی از معرفت الهی نداشته باش! تو خودت سعی کن بهترین مخلوق خالق باشی.حکایت یک تیم فوتبال است که یک یا دو یا سه نفر گل می زنند ولی می گویند تیم ایران برنده شد و کل مردم ایران شادی می کنند. یعنی می گوییم تیم فوتبال ایران؛ در حالی که شاید متوجه نشویم چه کسانی در این مجموعه دست به دست هم دادند تا این گل را یک نفر بزنددر حالی که خیلی ها حتی می خواستند مانع پیروزی ایران باشند( از هم وطنان خودمان!!)