مولانا

مولانا

بخش ۲۴ - بازگردانیدن سلیمان علیه‌السلام رسولان بلقیس را به آن هدیه‌ها کی آورده بودند سوی بلقیس و دعوت کردن بلقیس را به ایمان و ترک آفتاب‌پرستی

۱

باز گردید ای رسولان خجل

زر شما را دل به من آرید دل

۲

این زر من بر سر آن زر نهید

کوری تن فرج استر را دهید

۳

فرج استر لایق حلقهٔ زرست

زر عاشق روی زرد اصفرست

۴

که نظرگاه خداوندست آن

کز نظرانداز خورشیدست کان

۵

کو نظرگاه شعاع آفتاب

کو نظرگاه خداوند لباب

۶

از گرفت من ز جان اسپر کنید

گرچه اکنون هم گرفتار منید

۷

مرغ فتنه دانه بر بامست او

پر گشاده بستهٔ دامست او

۸

چون به دانه داد او دل را به جان

ناگرفته مر ورا بگرفته دان

۹

آن نظرها که به دانه می‌کند

آن گره دان کو به پا برمی‌زند

۱۰

دانه گوید گر تو می‌دزدی نظر

من همی دزدم ز تو صبر و مقر

۱۱

چون کشیدت آن نظر اندر پیم

پس بدانی کز تو من غافل نیم

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 346
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۷۸
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۳۰۳

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۰۹ - ۰۶:۴۱:۱۰
خداوند لباب منظورش اولی الباب است
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۴/۲۵ - ۱۸:۰۳:۱۱
این زر من بر سر آن زر نهید   کوری تن فرج استر را دهید   یعنی چه ؟      
user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۴/۲۶ - ۲۰:۲۴:۳۹
از گرفت من ز جان اسپر کنید   گرچه اکنون هم گرفتار منید   مصرع اول یعنی چه ؟