
مولانا
بخش ۳۵ - بقیهٔ قصهٔ اهل سبا و نصیحت و ارشاد سلیمان علیهالسلام آل بلقیس را هر یکی را اندر خور خود و مشکلات دین و دل او و صید کردن هر جنس مرغ ضمیری به صفیر آن جنس مرغ و طعمهٔ او
۱
قصه گویم از سبا مشتاقوار
چون صبا آمد به سوی لالهزار
۲
لاقت الاشباح یوم وصلها
عادت الاولاد صوب اصلها
۳
امة العشق الخفی فی الامم
مثل جود حوله لوم السقم
۴
ذلة الارواح من اشباحها
عزة الاشباح من ارواحها
۵
ایها العشاق السقیا لکم
انتم الباقون و البقیالکم
۶
ایها السالون قوموا واعشقوا
ذاک ریح یوسف فاستنشقوا
۷
منطقالطیر سلیمانی بیا
بانگ هر مرغی که آید میسرا
۸
چون به مرغانت فرستادست حق
لحن هر مرغی بدادستت سبق
۹
مرغ جبری را زبان جبر گو
مرغ پر اشکسته را از صبر گو
۱۰
مرغ صابر را تو خوش دار و معاف
مرغ عنقا را بخوان اوصاف قاف
۱۱
مر کبوتر را حذر فرما ز باز
باز را از حلم گو و احتراز
۱۲
وان خفاشی را که ماند او بینوا
میکنش با نور جفت و آشنا
۱۳
کبک جنگی را بیاموزان تو صلح
مر خروسان را نما اشراط صبح
۱۴
همچنان میرو ز هدهد تا عقاب
ره نما والله اعلم بالصواب
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
خسروبیگی khosrobaigy@gmail.com
کوروش