مولانا

مولانا

بخش ۳۸ - قصهٔ یاری خواستن حلیمه از بتان چون عقیب فطام مصطفی را علیه‌السلام گم کرد و لرزیدن و سجدهٔ بتان و گواهی دادن ایشان بر عظمت کار مصطفی صلی‌الله علیه و سلم

۱

قصهٔ راز حلیمه گویمت

تا زداید داستان او غمت

۲

مصطفی را چون ز شیر او باز کرد

بر کفش برداشت چون ریحان و ورد

۳

می‌گریزانیدش از هر نیک و بد

تا سپارد آن شهنشه را به جد

۴

چون همی آورد امانت را ز بیم

شد به کعبه و آمد او اندر حطیم

۵

از هوا بشنید بانگی کای حطیم

تافت بر تو آفتابی بس عظیم

۶

ای حطیم امروز آید بر تو زود

صد هزاران نور از خورشید جود

۷

ای حطیم امروز آرد در تو رخت

محتشم شاهی که پیک اوست بخت

۸

ای حطیم امروز بی‌شک از نوی

منزل جانهای بالایی شوی

۹

جان پاکان طلب طلب و جوق جوق

آیدت از هر نواحی مست شوق

۱۰

گشت حیران آن حلیمه زان صدا

نه کسی در پیش نه سوی قفا

۱۱

شش جهت خالی ز صورت وین ندا

شد پیاپی آن ندا را جان فدا

۱۲

مصطفی را بر زمین بنهاد او

تا کند آن بانگ خوش را جست و جو

۱۳

چشم می‌انداخت آن دم سو به سو

که کجا است این شه اسرارگو

۱۴

کین چنین بانگ بلند از چپ و راست

می‌رسد یا رب رساننده کجاست

۱۵

چون ندید او خیره و نومید شد

جسم لرزان هم‌چو شاخ بید شد

۱۶

باز آمد سوی آن طفل رشید

مصطفی را بر مکان خود ندید

۱۷

حیرت اندر حیرت آمد بر دلش

گشت بس تاریک از غم منزلش

۱۸

سوی منزلها دوید و بانگ داشت

که کی بر دردانه‌ام غارت گماشت

۱۹

مکیان گفتند ما را علم نیست

ما ندانستیم که آنجا کودکیست

۲۰

ریخت چندان اشک و کرد او بس فغان

که ازو گریان شدند آن دیگران

۲۱

سینه کوبان آن چنان بگریست خوش

که اختران گریان شدند از گریه‌اش

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 354
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۸۹
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۳۱۷
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۶۷۹

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۱ - ۰۵:۵۱:۱۲
جوق جوق یعنی جوخه جوخه و گروه گروه و فارسی است به عربی هم معنی گله می دهد . سر جوخه هم مثل سر گروهبان از همین لغت است . انجوخیدن اما یعنی چروک شدن