مولانا

مولانا

بخش ۴۲ - بقیهٔ قصهٔ دعوت رحمت بلقیس را

۱

خیز بلقیسا بیا و ملک بین

بر لب دریای یزدان در بچین

۲

خواهرانت ساکن چرخ سنی

تو بمرداری چه سلطانی کنی

۳

خواهرانت را ز بخششهای راد

هیچ می‌دانی که آن سلطان چه داد

۴

تو ز شادی چون گرفتی طبل‌زن

که منم شاه و رئیس گولحن

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 357
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۹۴
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۶۸۵
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۳۲۲

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۲ - ۰۷:۱۱:۰۳
سنی به فارسی یعنی آسنی و آهنی ولی به عربی یعنی رفیع و یلند و به گویش لری سنی کردن یعنی نتاختن اسب از روی مانع و یا جویبار و روبرگرداندن از موانع .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۲ - ۰۷:۱۱:۳۸
سخاوتمندانه رادوار هم می شود
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۲ - ۰۷:۱۴:۲۷
خن یعنی تنور و یا بریژن ( از بریزیدن و بریژیدن ) گلخن از گل که به معنی گل آتش و شرار آتش است . خن به خان هم می ماند یعنی خانه . تون هم نام دیگر خن گرمابه است و تونتاب کسی است که حمام را گل می اندازد و گرم می کند .