
مولانا
بخش ۵۵ - در بیان آنک ترک الجواب جواب مقرر این سخن کی جواب الاحمق سکوت شرح این هر دو درین قصه است کی گفته میآید
۱
بود شاهی بود او را بندهای
مرده عقلی بود و شهوتزندهای
۲
خردههای خدمتش بگذاشتی
بد سگالیدی نکو پنداشتی
۳
گفت شاهنشه جرااش کم کنید
ور بجنگد نامش از خط بر زنید
۴
عقل او کم بود و حرص او فزون
چون جرا کم دید شد تند و حرون
۵
عقل بودی گرد خود کردی طواف
تا بدیدی جرم خود گشتی معاف
۶
چون خری پابسته تندد از خری
هر دو پایش بسته گردد بر سری
۷
پس بگوید خر که یک بندم بسست
خود مدان کان دو ز فعل آن خسست
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
امین کیخا
کوروش
رضا از کرمان