مولانا

مولانا

بخش ۶۵ - بقیهٔ نوشتن آن غلام رقعه به طلب اجری

۱

رفت پیش از نامه پیش مطبخی

کای بخیل از مطبخ شاه سخی

۲

دور ازو وز همت او کین قدر

از جری‌ام آیدش اندر نظر

۳

گفت بهر مصلحت فرموده است

نه برای بخل و نه تنگی دست

۴

گفت دهلیزیست والله این سخن

پیش شه خاکست هم زر کهن

۵

مطبخی ده گونه حجت بر فراشت

او همه رد کرد از حرصی که داشت

۶

چون جری کم آمدش در وقت چاشت

زد بسی تشنیع او سودی نداشت

۷

گفت قاصد می‌کنید اینها شما

گفت نه که بنده فرمانیم ما

۸

این مگیر از فرع این از اصل گیر

بر کمان کم زن که از بازوست تیر

۹

ما رمیت اذ رمیت ابتلاست

بر نبی کم نه گنه کان از خداست

۱۰

آب از سر تیره است ای خیره‌خشم

پیشتر بنگر یکی بگشای چشم

۱۱

شد ز خشم و غم درون بقعه‌ای

سوی شه بنوشت خشمین رقعه‌ای

۱۲

اندر آن رقعه ثنای شاه گفت

گوهر جود و سخای شاه سفت

۱۳

کای ز بحر و ابر افزون کف تو

در قضای حاجت حاجات‌جو

۱۴

زانک ابر آنچ دهد گریان دهد

کف تو خندان پیاپی خوان نهد

۱۵

ظاهر رقعه اگر چه مدح بود

بوی خشم از مدح اثرها می‌نمود

۱۶

زان همه کار تو بی‌نورست و زشت

که تو دوری دور از نور سرشت

۱۷

رونق کار خسان کاسد شود

هم‌چو میوهٔ تازه زو فاسد شود

۱۸

رونق دنیا برآرد زو کساد

زانک هست از عالم کون و فساد

۱۹

خوش نگردد از مدیحی سینه‌ها

چونک در مداح باشد کینه‌ها

۲۰

ای دل از کین و کراهت پاک شو

وانگهان الحمد خوان چالاک شو

۲۱

بر زبان الحمد و اکراه درون

از زبان تلبیس باشد یا فسون

۲۲

وانگهان گفته خدا که ننگرم

من به ظاهر من به باطن ناظرم

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 372
مثنوی معنوی ( دفتر سوم و چهارم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۳۵۵
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۷۱۹

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۴ - ۱۷:۰۶:۵۹
برای ظاهر و باطن برونسو و درونسو را داریم .
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۱۰/۱۵ - ۰۸:۰۴:۲۷
استاد کیخا میشود رابطه خوز در خوزستان و هوز و اهواز و هویزه و شوش را هم افزون کرد که من در اینباره خوانده ام که همه یکی هستند
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۰/۱۵ - ۱۳:۱۶:۴۴
سد لغزش در نگاشت متنی که پر شور نوشتم هست ! به عربی سنه از همین لغت سان و سولی و سور در انگلیسی و فرانسه و فارسی است . اینکه به عربی حول به معنی سال است هم همین است یعنی اینکه حولین به معنی دوسال همان دو حور است یعنی دوبار گردش شمسی !
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۱۰/۱۵ - ۱۵:۱۱:۵۱
استاد عزیز سلام از بنده ست.گویا مولانا در اواخر عمر نحیف و زرد روی شده بوده اند و در یکی از همان روزهای بیماری در کنار خندق قلعه ایستاده اند که گروهی از طلبه ها که از مدرسه بیرون آمده بودند از روی شوخی و یا شاید امتحان از وی میپرسند که سگ اصحاب کهف چه رنگ بوده است؟مولانا جواب داد :زرد ،چرا که رنگ عاشقان زرد است چنان که رنگ من زرد است .سپاس استاد عزیزم از لطفتان