
مولانا
بخش ۷۱ - آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه
۱
این بیابان خود ندارد پا و سر
بیجواب نامه خستست آن پسر
۲
کای عجب چونم نداد آن شه جواب
یا خیانت کرد رقعهبر ز تاب
۳
رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه
کو منافق بود و آبی زیر کاه
۴
رقعهٔ دیگر نویسم ز آزمون
دیگری جویم رسول ذو فنون
۵
بر امیر و مطبخی و نامهبر
عیب بنهاده ز جهل آن بیخبر
۶
هیچ گرد خود نمیگردد که من
کژروی کردم چو اندر دین شمن
تصاویر و صوت

نظرات
محمد حسن زارع