مولانا

مولانا

بخش ۱۴۷ - رفتن امیر خشم‌آلود برای گوشمال زاهد

۱

میر چون آتش شد و برجست راست

گفت بنما خانهٔ زاهد کجاست

۲

تا بدین گرز گران کوبم سرش

آن سر بی‌دانش مادرغرش

۳

او چه داند امر معروف از سگی

طالب معروفی است و شهرگی

۴

تا بدین سالوس خود را جا کند

تا به چیزی خویشتن پیدا کند

۵

کو ندارد خود هنر الا همان

که تسلس می‌کند با این و آن

۶

او اگر دیوانه است و فتنه‌کاو

داروی دیوانه باشد کیر گاو

۷

تا که شیطان از سرش بیرون رود

بی‌لت خربندگان خر چون رود

۸

میر بیرون جست دبوسی بدست

نیم شب آمد به زاهد نیم‌مست

۹

خواست کشتن مرد زاهد را ز خشم

مرد زاهد گشت پنهان زیر پشم

۱۰

مرد زاهد می‌شنید از میر آن

زیر پشم آن رسن‌تابان نهان

۱۱

گفت در رو گفتن زشتی مرد

آینه تاند که رو را سخت کرد

۱۲

روی باید آینه‌وار آهنین

تات گوید روی زشت خود ببین

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 519
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۳۷۴
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۱۰۰۹

نظرات

user_image
morteza
۱۳۹۵/۰۸/۱۴ - ۱۱:۲۲:۲۸
سلام......معنی دبوس چیست؟؟ آیا اسم مکانه؟؟