
مولانا
بخش ۱۶۸ - آمدن خلیفه نزد آن خوبروی برای جماع
۱
آن خلیفه کرد رای اجتماع
سوی آن زن رفت از بهر جماع
۲
ذکر او کرد و ذکر بر پای کرد
قصد خفت و خیز مهرافزای کرد
۳
چون میان پای آن خاتون نشست
پس قضا آمد ره عیشش ببست
۴
خشت و خشت موش در گوشش رسید
خفت کیرش شهوتش کلی رمید
۵
وهم آن کز مار باشد این صریر
که همیجنبد بتندی از حصیر
تصاویر و صوت


نظرات