
مولانا
بخش ۱۷۲ - بیان آنک نَحْنُ قَسَمْنا کی یکی را شهوت و قوت خران دهد و یکی را کیاست و قوت انبیا و فرشتگان بخشد سر ز هوا تافتن از سروریست ترک هوا قوت پیغامبریست تخمهایی کی شهوتی نبود بر آن جز قیامتی نبود
۱
گر بُدش سستیِ نریِ خران
بود او را مردی پیغامبران
۲
ترک خشم و شهوت و حرصآوری
هست مردی و رگ پیغامبری
۳
نری خر گو مباش اندر رگش
حق همی خواند الغ بگلربگش
۴
مردهای باشم به من حق بنگرد
به از آن زنده که باشد دور و رد
۵
مغز مردی این شناس و پوست آن
آن برد دوزخ برد این در جنان
۶
حفت الجنه مکاره را رسید
حفت النار از هوا آمد پدید
۷
ای ایاز شیر نر دیوکش
مردی خر کم فزون مردی هش
۸
آنچ چندین صدر ادراکش نکرد
لعب کودک بود پیشت اینت مرد
۹
ای به دیده لذت امر مرا
جان سپرده بهر امرم در وفا
۱۰
داستان ذوق امر و چاشنیش
بشنو اکنون در بیان معنویش
تصاویر و صوت



نظرات
امیر فتحی