مولانا

مولانا

بخش ۲۳ - حکایت آن اعرابی کی سگ او از گرسنگی می‌مرد و انبان او پر نان و بر سگ نوحه می‌کرد و شعر می‌گفت و می‌گریست و سر و رو می‌زد و دریغش می‌آمد لقمه‌ای از انبان به سگ دادن

۱

آن سگی می‌مرد و گریان آن عرب

اشک می‌بارید و می‌گفت ای کرب

۲

سایلی بگذشت و گفت این گریه چیست

نوحه و زاری تو از بهر کیست

۳

گفت در ملکم سگی بد نیک‌خو

نک همی‌میرد میان راه او

۴

روز صیادم بد و شب پاسبان

تیزچشم و صیدگیر و دزدران

۵

گفت رنجش چیست زخمی خورده است

گفت جوع الکلب زارش کرده است

۶

گفت صبری کن برین رنج و حرض

صابران را فضل حق بخشد عوض

۷

بعد از آن گفتش کای سالار حر

چیست اندر دستت این انبان پر

۸

گفت نان و زاد و لوت دوش من

می‌کشانم بهر تقویت بدن

۹

گفت چون ندهی بدان سگ نان و زاد

گفت تا این حد ندارم مهر و داد

۱۰

دست ناید بی‌درم در راه نان

لیک هست آب دو دیده رایگان

۱۱

گفت خاکت بر سر ای پر باد مشک

که لب نان پیش تو بهتر ز اشک

۱۲

اشک خونست و به غم آبی شده

می‌نیرزد خاک خون بیهده

۱۳

کل خود را خوار کرد او چون بلیس

پارهٔ این کل نباشد جز خسیس

۱۴

من غلام آنک نفروشد وجود

جز بدان سلطان با افضال و جود

۱۵

چون بگرید آسمان گریان شود

چون بنالد چرخ یا رب خوان شود

۱۶

من غلام آن مس همت‌پرست

کو به غیر کیمیا نارد شکست

۱۷

دست اشکسته برآور در دعا

سوی اشکسته پرد فضل خدا

۱۸

گر رهایی بایدت زین چاه تنگ

ای برادر رو بر آذر بی‌درنگ

۱۹

مکر حق را بین و مکر خود بهل

ای ز مکرش مکر مکاران خجل

۲۰

چونک مکرت شد فنای مکر رب

برگشایی یک کمینی بوالعجب

۲۱

که کمینهٔ آن کمین باشد بقا

تا ابد اندر عروج و ارتقا

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 442
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۸۵۲
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۲۳۶
مثنوی معنوی ( دفتر پنجم و ششم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۴۷

نظرات

user_image
حسن روشن
۱۳۹۶/۰۳/۱۸ - ۰۲:۵۲:۴۶
به نظر میرسد این دوبیت به شکل زیر صحیح استگفت در ملکم سگی بد نیک‌خونک همی‌میرد میان راه اوگفت چون ندهی بدان سگ نان و زادگفت تا این حد ندارم مهر و داد///شکل صحیح:گفت در ملکم سگی بد پاسباننک همی‌میرد میان راه آنگفت چون ندهی بدان سگ نان و زادگفت تا این حد ندارم اتحاد
user_image
ریحان
۱۳۹۹/۰۹/۱۵ - ۰۳:۱۹:۰۲
دوستان معنی مکر حق را بین مکر خو بهل چیه؟
user_image
کوروش
۱۴۰۰/۰۵/۱۱ - ۲۰:۴۲:۳۹
طلب بیشتر آدمای دور و برمونم همینطوریه میگن فلان چیزو میخوان ولی حاضر نیستن براش هزینه ای بدن
user_image
milad mashayekhi
۱۴۰۰/۱۱/۲۳ - ۰۴:۱۰:۴۱
معنی بیت : که کمینهٔ آن کمین باشد بقا تا ابد اندر عروج و ارتقا ممنون میشم کسی بهم کمک کنه
user_image
داریوش
۱۴۰۲/۰۵/۰۳ - ۱۰:۴۴:۰۳
که کمینهٔ آن کمین باشد بقا تا ابد اندر عروج و ارتقابنظرم میرسه که منظور مولانا این بوده که کمبود دانش ما در مقابل پروردگار رفع نمیشه حتی اگر تا ابد در حال پیشرفت باشیم کمینه یعنی کم بودن دانش یا هر چیزی دیگر     کمین = اشاره به انسان - آن کس که از هر جهت در مقام پایین تر است گلستان سعدی باب اول :بگذار که بنده ای کمینم     تا در صف بندگان نشینم