مولانا

مولانا

بخش ۲۵ - تفسیر وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَروا لَیُزْلِقونَکَ بِأَبْصارِهِمْ الایه

۱

یا رسول‌الله در آن نادی کسان

می‌زنند از چشم بد بر کرکسان

۲

از نظرشان کلهٔ شیر عرین

وا شکافد تا کند آن شیر انین

۳

بر شتر چشم افکند هم‌چون حمام

وانگهان بفرستد اندر پی غلام

۴

که برو از پیه این اشتر بخر

بیند اشتر را سقط او راه بر

۵

سر بریده از مرض آن اشتری

کو بتگ با اسب می‌کردی مری

۶

کز حسد وز چشم بد بی‌هیچ شک

سیر و گردش را بگرداند فلک

۷

آب پنهانست و دولاب آشکار

لیک در گردش بود آب اصل کار

۸

چشم نیکو شد دوای چشم بد

چشم بد را لا کند زیر لگد

۹

سبق رحمت‌راست و او از رحمتست

چشم بد محصول قهر و لعنتست

۱۰

رحمتش بر نقمتش غالب شود

چیره زین شد هر نبی بر ضد خود

۱۱

کو نتیجهٔ رحمتست و ضد او

از نتیجهٔ قهر بود آن زشت‌رو

۱۲

حرص بط یکتاست این پنجاه تاست

حرص شهوت مار و منصب اژدهاست

۱۳

حرص بط از شهوت حلقست و فرج

در ریاست بیست چندانست درج

۱۴

از الوهیت زند در جاه لاف

طامع شرکت کجا باشد معاف

۱۵

زلت آدم ز اشکم بود و باه

وآن ابلیس از تکبر بود و جاه

۱۶

لاجرم او زود استغفار کرد

وآن لعین از توبه استکبار کرد

۱۷

حرص حلق و فرج هم خود بدرگیست

لیک منصب نیست آن اشکستگیست

۱۸

بیخ و شاخ این ریاست را اگر

باز گویم دفتری باید دگر

۱۹

اسپ سرکش را عرب شیطانش خواند

نی ستوری را که در مرعی بماند

۲۰

شیطنت گردن کشی بد در لغت

مستحق لعنت آمد این صفت

۲۱

صد خورنده گنجد اندر گرد خوان

دو ریاست‌جو نگنجد در جهان

۲۲

آن نخواهد کین بود بر پشت خاک

تا ملک بکشد پدر را ز اشتراک

۲۳

آن شنیدستی که الملک عقیم

قطع خویشی کرد ملکت‌جو ز بیم

۲۴

که عقیمست و ورا فرزند نیست

هم‌چو آتش با کسش پیوند نیست

۲۵

هر چه یابد او بسوزد بر درد

چون نیابد هیچ خود را می‌خورد

۲۶

هیچ شو وا ره تو از دندان او

رحم کم جو از دل سندان او

۲۷

چونک گشتی هیچ از سندان مترس

هر صباح از فقر مطلق گیر درس

۲۸

هست الوهیت ردای ذوالجلال

هر که در پوشد برو گردد وبال

۲۹

تاج از آن اوست آن ما کمر

وای او کز حد خود دارد گذر

۳۰

فتنهٔ تست این پر طاووسیت

که اشتراکت باید و قدوسیت

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 443
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۲۳۸

نظرات

user_image
قطره بقایی
۱۳۹۰/۱۱/۰۹ - ۰۵:۳۲:۲۱
دوست نهایت عزیز تشکر از زحمات بسیار زیاد تان که این صفحه وزین را ایجاد کرده اید و خدمتی بسا بالا و ارزنده است... ناگفته نماند دراین مثنوی که در سایت شما دیده میشود بسیار غلطی و اشتباهاتی دارد... هم از معنی و هم از وزن شعری او کاسته شده است... امیدوارم دقت بخرج دهید بدرود
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۱۱/۰۵ - ۰۵:۳۸:۲۲
کرکس را هم چشم می زنند . اشاره به چشم زدن به هتا زشتان است و به تاثیر چشمشان به دوردست زیرا که کرکس در اوج آسمان می پرد !
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۰۵/۰۴ - ۰۰:۴۴:۰۶
سلام   کلمه{او} در مصرع اول وزن شعر را بهم ریخته وظاهرا  زیادی تایپ شده است .