مولانا

مولانا

بخش ۴۱ - بقیهٔ قصهٔ آهو و آخر خران

۱

روزها آن آهوی خوش‌ناف نر

در شکنجه بود در اصطبل خر

۲

مضطرب در نزع چون ماهی ز خشک

در یکی حقه معذب پشک و مشک

۳

یک خرش گفتی که ها این بوالوحوش

طبع شاهان دارد و میران خموش

۴

وآن دگر تسخر زدی کز جزر و مد

گوهر آوردست کی ارزان دهد

۵

وآن خری گفتی که با این نازکی

بر سریر شاه شو گو متکی

۶

آن خری شد تخمه وز خوردن بماند

پس برسم دعوت آهو را بخواند

۷

سر چنین کرد او که نه رو ای فلان

اشتهاام نیست هستم ناتوان

۸

گفت می‌دانم که نازی می‌کنی

یا ز ناموس احترازی می‌کنی

۹

گفت او با خود که آن طعمهٔ توست

که از آن اجزای تو زنده و نوست

۱۰

من الیف مرغزاری بوده‌ام

در زلال و روضه‌ها آسوده‌ام

۱۱

گر قضا انداخت ما را در عذاب

کی رود آن خو و طبع مستطاب

۱۲

گر گدا گشتم گدارو کی شوم

ور لباسم کهنه گردد من نوم

۱۳

سنبل و لاله و سپرغم نیز هم

با هزاران ناز و نفرت خورده‌ام

۱۴

گفت آری لاف می‌زن لاف‌لاف

در غریبی بس توان گفتن گزاف

۱۵

گفت نافم خود گواهی می‌دهد

منتی بر عود و عنبر می‌نهد

۱۶

لیک آن را کی شنود صاحب‌مشام

بر خر سرگین‌پرست آن شد حرام

۱۷

خر کمیز خر ببوید بر طریق

مشک چون عرضه کنم با این فریق

۱۸

بهر این گفت آن نبی مستجیب

رمز الاسلام فی‌الدنیا غریب

۱۹

زانک خویشانش هم از وی می‌رمند

گرچه با ذاتش ملایک هم‌دمند

۲۰

صورتش را جنس می‌بینند انام

لیک از وی می‌نیابند آن مشام

۲۱

هم‌چو شیری در میان نقش گاو

دور می‌بینش ولی او را مکاو

۲۲

ور بکاوی ترک گاو تن بگو

که بدرد گاو را آن شیرخو

۲۳

طبع گاوی از سرت بیرون کند

خوی حیوانی ز حیوان بر کند

۲۴

گاو باشی شیر گردی نزد او

گر تو با گاوی خوشی شیری مجو

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 452
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۸۷۳
مثنوی معنوی ( دفتر پنجم و ششم )  بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۶۹

نظرات

user_image
مهدی خ
۱۳۹۵/۰۴/۲۸ - ۰۵:۳۷:۳۶
وآن دگر تسخر زدی کز جر و مدجزر و مد صحیح میباشد
user_image
کرمانشاهی
۱۳۹۹/۰۹/۱۳ - ۰۹:۴۴:۴۳
جزر و مد صحیح است.گوهر را از دریا بیرون میکشند از جزر و مد دریا.مولوی در شعری دیگر میگوید:بین همه بحریان به کف گوهر خویش یافتهتو به میان جزر و مد در چه شمار اندری؟