مولانا

مولانا

بخش ۱۰۷ - دیدن ایشان در قصر این قلعهٔ ذات الصور نقش روی دختر شاه چین را و بیهوش شدن هر سه و در فتنه افتادن و تفحص کردن کی این صورت کیست

۱

این سخن پایان ندارد آن گروه

صورتی دیدند با حسن و شکوه

۲

خوب‌تر زان دیده بودند آن فریق

لیک زین رفتند در بحر عمیق

۳

زانک افیونشان درین کاسه رسید

کاسه‌ها محسوس و افیون ناپدید

۴

کرد فعل خویش قلعهٔ هش‌ربا

هر سه را انداخت در چاه بلا

۵

تیر غمزه دوخت دل را بی‌کمان

الامان و الامان ای بی‌امان

۶

قرنها را صورت سنگین بسوخت

آتشی در دین و دلشان بر فروخت

۷

چونک روحانی بود خود چون بود

فتنه‌اش هر لحظه دیگرگون بود

۸

عشق صورت در دل شه‌زادگان

چون خلش می‌کرد مانند سنان

۹

اشک می‌بارید هر یک هم‌چو میغ

دست می‌خایید و می‌گفت ای دریغ

۱۰

ما کنون دیدیم شه ز آغاز دید

چندمان سوگند داد آن بی‌ندید

۱۱

انبیا را حق بسیارست از آن

که خبر کردند از پایانمان

۱۲

کاینچ می‌کاری نروید جز که خار

وین طرف پری نیابی زو مطار

۱۳

تخم از من بر که تا ریعی دهد

با پر من پر که تیر آن سو جهد

۱۴

تو ندانی واجبی آن و هست

هم تو گویی آخر آن واجب بدست

۱۵

او توست اما نه این تو آن توست

که در آخر واقف بیرون‌شوست

۱۶

توی آخر سوی توی اولت

آمدست از بهر تنبیه و صلت

۱۷

توی تو در دیگری آمد دفین

من غلام مرد خودبینی چنین

۱۸

آنچ در آیینه می‌بیند جوان

پیر اندر خشت بیند بیش از آن

۱۹

ز امر شاه خویش بیرون آمدیم

با عنایات پدر یاغی شدیم

۲۰

سهل دانستیم قول شاه را

وان عنایت‌های بی اشباه را

۲۱

نک در افتادیم در خندق همه

کشته و خستهٔ بلا بی ملحمه

۲۲

تکیه بر عقل خود و فرهنگ خویش

بودمان تا این بلا آمد به پیش

۲۳

بی‌مرض دیدیم خویش و بی ز رق

آنچنان که خویش را بیمار دق

۲۴

علت پنهان کنون شد آشکار

بعد از آنک بند گشتیم و شکار

۲۵

سایهٔ رهبر بهست از ذکر حق

یک قناعت به که صد لوت و طبق

۲۶

چشم بینا بهتر از سیصد عصا

چشم بشناسد گهر را از حصا

۲۷

در تفحص آمدند از اندهان

صورت کی بود عجب این در جهان

۲۸

بعد بسیاری تفحص در مسیر

کشف کرد آن راز را شیخی بصیر

۲۹

نه از طریق گوش بل از وحی هوش

رازها بد پیش او بی روی‌پوش

۳۰

گفت نقش رشک پروینست این

صورت شه‌زادهٔ چینست این

۳۱

هم‌چو جان و چون جنین پنهانست او

در مکتم پرده و ایوانست او

۳۲

سوی او نه مرد ره دارد نه زن

شاه پنهان کرد او را از فتن

۳۳

غیرتی دارد ملک بر نام او

که نپرد مرغ هم بر بام او

۳۴

وای آن دل کش چنین سودا فتاد

هیچ کس را این چنین سودا مباد

۳۵

این سزای آنک تخم جهل کاشت

وآن نصیحت را کساد و سهل داشت

۳۶

اعتمادی کرد بر تدبیر خویش

که برم من کار خود با عقل پیش

۳۷

نیم ذره زان عنایت به بود

که ز تدبیر خرد سیصد رصد

۳۸

ترک مکر خویشتن گیر ای امیر

پا بکش پیش عنایت خوش بمیر

۳۹

این به قدر حیلهٔ معدود نیست

زین حیل تا تو نمیری سود نیست

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 630
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۱۲۳۴

نظرات

user_image
دکتر صحافیان
۱۳۹۸/۰۷/۰۹ - ۰۴:۲۱:۰۰
کل تمثیل برای سیر و سلوک و رهایی از "خودمی باشد.شاه تمثیل عقل کل است که آفرینش از او آغار شده و ادامه دارد و سه شاهزاده سه نوع سالک با روش های تفاوت سلوک است.قلعه ذات الصور یا دژ هوش ربا جهان مادی است با نقشهای بسیار فریبنده که خداوند در این زمینه چنان استادی کرده است که همه فراموش می کنیم دنیای مادی بازی است. (و این بزرگترین آزمایش است که آیا فریفته نقشهای شگفت انگیز دنیا می شویم یا نه؟ )این قلعه 5 در به سوی خشکی دارو یعنی 5 حس مادی و 5 در به سوی دریا دارد یعنی 5 حس معنوی دل.تندیس بسیار زیبای دختر چین تمثیل عشق مجازی است که می تواند باعث شود تا انسان از هزار گونه نقش دیگر فاصله بگیرد و اگر منجر به عشق حقیقی شود سعادت سالک را به ارمغان می آورد.برادر بزرگتر که دست به قمار عاشقانه زد؛تمثیل سالکی است که وصول به حق را از راه تلاش خویش جستجو می کند.و نقص او این بود که تا پایان عمر عشق دختر شاه در دلش باقی بود و این عشق پلی برای وصول نشد.برادر میانی سالکی است که به پای خود نرفته است بلکه در اثر برخورد به اولیا به او موهبت شده است.که قدر آن را نمی دانند و دچار خودبینی شده فراموش می کنند چه کسی دست آنها را گرفت (در دانش هم همین است معمولا فراموش می کنیم که این نکته را از چه کسی یاد گرفتیم.)برادر کوچکتر تمثیل سالکی است که در تسلیم محض است و ضمن حفظ شوق خود،تنها منتظر فیض خداوند است . اندیشه گهربار توحید ،تمامی عوامل موثر جز حضرت حق را از ذهن او پاک کرده است.این سالک موفق ترین سالک است که هم به وصال مادی دختر چین رسید و هم به وصول به حق پیدا کرد.کانال و بلاگ آرامش و پرواز روح