
مولانا
بخش ۶۰ - باز مکرر کردن صوفی سؤال را
۱
گفت صوفی قادرست آن مستعان
که کند سودای ما را بی زیان
۲
آنک آتش را کند ورد و شجر
هم تواند کرد این را بیضرر
۳
آنک گل آرد برون از عین خار
هم تواند کرد این دی را بهار
۴
آنک زو هر سرو آزادی کند
قادرست ار غصه را شادی کند
۵
آنک شد موجود از وی هر عدم
گر بدارد باقیش او را چه کم
۶
آنک تن را جان دهد تا حی شود
گر نمیراند زیانش کی شود
۷
خود چه باشد گر ببخشد آن جواد
بنده را مقصود جان بیاجتهاد
۸
دور دارد از ضعیفان در کمین
مکر نفس و فتنهٔ دیو لعین
تصاویر و صوت

نظرات