مولانا

مولانا

بخش ۶۱ - جواب دادن قاضی صوفی را

۱

گفت قاضی گر نبودی امر مر

ور نبودی خوب و زشت و سنگ و در

۲

ور نبودی نفس و شیطان و هوا

ور نبودی زخم و چالیش و وغا

۳

پس به چه نام و لقب خواندی ملک

بندگان خویش را ای منهتک

۴

چون بگفتی ای صبور و ای حلیم

چون بگفتی ای شجاع و ای حکیم

۵

صابرین و صادقین و منفقین

چون بدی بی ره‌زن و دیو لعین

۶

رستم و حمزه و مخنث یک بدی

علم و حکمت باطل و مندک بدی

۷

علم و حکمت بهر راه و بی‌رهیست

چون همه ره باشد آن حکمت تهیست

۸

بهر این دکان طبع شوره‌آب

هر دو عالم را روا داری خراب

۹

من همی‌دانم که تو پاکی نه خام

وین سؤالت هست از بهر عوام

۱۰

جور دوران و هر آن رنجی که هست

سهل‌تر از بعد حق و غفلتست

۱۱

زآنک اینها بگذرند آن نگذرد

دولت آن دارد که جان آگه برد

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 587
مثنوی معنوی ـ ج ۴ و ۵ و ۶ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۴۸۶

نظرات

user_image
کوروش
۱۴۰۱/۰۷/۲۰ - ۰۵:۳۷:۵۶
چه
پاسخ احمقانه و مسخره ای موجودات بی شمار رو در زجر و بدبختی بی انتها بسازی بعد بگی حکمت این عذاب تمام نشدنی در این بود که بتونم بهتون لقب بدم که مثلا بتونم به تو بگم صبوری ای کاش حضرت یکم بیشتر فکر و مشورت میکرد و
پاسخ قانع کننده تری تولید میکرد