مولانا

مولانا

بخش ۶۶ - تمامی قصهٔ آن فقیر و نشان جای آن گنج

۱

اندر آن رقعه نبشته بود این

که برون شهر گنجی دان دفین

۲

آن فلان قبه که در وی مشهدست

پشت او در شهر و در در فدفدست

۳

پشت با وی کن تو رو در قبله آر

وانگهان از قوس تیری بر گذار

۴

چون فکندی تیر از قوس ای سعاد

بر کن آن موضع که تیرت اوفتاد

۵

پس کمان سخت آورد آن فتی

تیر پرانید در صحن فضا

۶

زو تبر آورد و بیل او شاد شاد

کند آن موضع که تیرش اوفتاد

۷

کند شد هم او و هم بیل و تبر

خود ندید از گنج پنهانی اثر

۸

هم‌چنین هر روز تیر انداختی

لیک جای گنج را نشناختی

۹

چونک این را پیشه کرد او بر دوام

فجفجی در شهر افتاد و عوام

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 591

نظرات