مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۰۰۰

۱

آنچ گل سرخ قبا می‌کند

دانم من کان ز کجا می‌کند

۲

بید پیاده که کشیدست صف

آنچ گذشتست قضا می‌کند

۳

سوسن با تیغ و سمن با سپر

هر یک تکبیر غزا می‌کند

۴

بلبل مسکین که چه‌ها می‌کشد

آه از آن گل که چه‌ها می‌کند

۵

گوید هر یک ز عروسان باغ

کان گل اشارت سوی ما می‌کند

۶

گوید بلبل که گل آن شیوه‌ها

بهر من بی‌سر و پا می‌کند

۷

دست برآورده به زاری چنار

با تو بگویم چه دعا می‌کند

۸

بر سر غنچه کی کله می‌نهد

پشت بنفشه کی دوتا می‌کند

۹

گرچه خزان کرد جفاها بسی

بین که بهاران چه وفا می‌کند

۱۰

فصل خزان آنچ به تاراج برد

فصل بهار آمد ادا می‌کند

۱۱

ذکر گل و بلبل و خوبان باغ

جمله بهانه‌ست چرا می‌کند

۱۲

غیرت عشق است وگر نه زبان

شرح عنایات خدا می‌کند

۱۳

مفخر تبریز و جهان شمس دین

باز مراعات شما می‌کند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 614
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 390
عندلیب :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۶/۱۰/۱۹ - ۱۶:۵۹:۰۵
امروز بطور کلی می‌‌دانیم مغز چگونه کار می‌‌کند با تکرار رویداد‌ها شبکه خاطرات شکل می‌‌گیردو همین محتوی مغز را می‌‌سازد هر چه تکرار بیشتر عادت شدید تر و عشق قوی تردر گذشته این را فکر و ذکر می‌‌گفتند که یکی‌ از حس‌های درونی است و با حس مشترک و خیال و وهم کار می‌‌کندجلال دین فکر و ذکرش را شمس فرا گرفته است و این را به زیبایی و با الهام از طبیعت و زیبایی‌هایش بیان می‌‌کندبلبل عاشق بالفطره است و طبیعت معشوق بالفطره زیرا محل عنایت و فراوانی هستی‌ است که هر بهار با گل ها و خرمی بید‌ها و یاس‌ها جلوه گری می‌‌کند چرا پس از هر خزان بهار می‌‌آید چرا سرخ گل هر بهار بیرون می‌‌آید و چرا بلبل را شیفته خود می‌‌کند اگر انسانی‌ نبود که عاشقی کند و انسانی‌ نبود که معشوقی کند و زبانی نبود که شرح عاشقی کند هیچ کدام از این‌ها ارزش ویژه‌ای نداشتند اما اکنون که شمس پیدا شده همه چیز ارزش یافته است و همه چیز هدف مند گشته است و حتی الکترون‌ها هم عاشقی می‌کنند
user_image
محسن
۱۳۹۹/۰۲/۱۵ - ۱۷:۳۵:۵۰
در بیت: «بر سر غنچه کی کله می‌نهد....پشت بنفشه کی دوتا می‌کند» کلمه «کی» با کسره ی ک (به معنی چه زمانی) خوانده میشود یا با ساکن (به معنی چه کسی)؟