مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۰۳۸

۱

به حسن تو نباشد یار دیگر

درآ ای ماه خوبان بار دیگر

۲

مرا غیر تماشای جمالت

مبادا در دو عالم کار دیگر

۳

بدزدیدی ز حسن تو یکی چیز

اگر بودی چو تو عیار دیگر

۴

چو خورشید جمالت روی بنمود

ز هر ذره شنو اقرار دیگر

۵

زهی دریا که آگندی ز گوهر

که هر قطره نمود انبار دیگر

۶

به یک خانه دو بیمارند و عاشق

منم بیمار و دل بیمار دیگر

۷

خدایا هر دو را تیمار کردی

ولیکن ماند آن تیمار دیگر

۸

چه داند جان منکر این سخن را

که او را نیست آن دیدار دیگر

۹

که منکر گفت سنایی خود همینست

سنایی گفت نی خروار دیگر

۱۰

بدان خروار تو خروار منگر

گشا دو چشم عیسی وار دیگر

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 634
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 403
عندلیب :

نظرات