مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۰۷۰

۱

گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر

بی‌رقیبش دادمی من بوسه‌هایی سیر سیر

۲

بس خطاها کرده‌ام دزدیده لیکن آرزوست

با لب ترک خطا روزی خطایی سیر سیر

۳

تا یکی عشرت ببیند چرخ کاو هرگز ندید

عشرت کدبانوی با کدخدایی سیر سیر

۴

یک به یک بیگانگان را از میان بیرون کنید

تا کنارم گیرد آن دم آشنایی سیر سیر

۵

دست او گیرم به میدان اندرآیم پای‌کوب

می‌زنم زان دست با او دست و پایی سیر سیر

۶

ای خوشا روزی که بگشاید قبا را بند بند

تا کشم او را برهنه بی‌قبایی سیر سیر

۷

در فراق شمس تبریزی از آن کاهید تن

تا فزاید جان‌ها را جان‌فزایی سیر سیر

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 650
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 414
عندلیب :

نظرات

user_image
کاوه بهار
۱۳۸۹/۰۵/۳۰ - ۱۵:۵۰:۵۳
بیت آخرش انگار بعدا اضافه شده. در این مورد کسی نظری داره؟
user_image
الهام
۱۳۹۳/۰۵/۰۱ - ۱۲:۰۷:۲۸
من یه نسخه داشتم(اگر اشتباه نکنم دیوان کبیر به تصحیح استاد فروزانفر بود) که بجای بی رقیبش دادمی... نوشته بود بر لبانش دادمی...ضمن اینکه بیت اخر رو هم نداشت.
user_image
محمدجواد میری
۱۳۹۵/۰۹/۰۱ - ۱۰:۵۱:۵۲
ترک ختا احتمالا درست است. یعنی ترک ختایی
user_image
مهیار حاتمی
۱۳۹۹/۰۷/۰۴ - ۱۶:۰۴:۴۲
این غزل شاهدی بر رابطه ی اروتیک حضرت مولانا با شمس تبریزیه،و بصورت آشکار مشخصه که از معاشقه و کشش جنسی که بینشون بوده داره صحبت میشه