مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۰۷۹

۱

بهر شهوت جان خود را می‌دهی همچون ستور

وز برای جان خود که می‌دهی وانگه به زور

۲

می‌ستانی از خسان تا وادهی ده چارده

در هوای شاهدی و لقمه‌ای ای بی‌حضور

۳

آن سبدکش می‌کشد آن لقمه‌ها را تون به تون

می‌دواند مرده کش مر شاهدت را گور گور

۴

لقمه‌ات مردار آمد شاهدت هم مرده‌ای

در میان این دو مرده چون نمی‌باشی نَفور ؟

۵

چشم آخُر را ببند و چشم آخِر برگشا

آخر هر چیز بنگر تا بگیرد چشم نور

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 654
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 416
عندلیب :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۶ - ۰۹:۳۲:۱۲
شهوت به فارسی کهن ورن بوده و با شهوت زیستن ورنکامگی می شده است ولی آز هم گاهی می تواند شهوت باشد با یک کلی نگری و ساده گیری، اما در انگلیسی استاد چتیگ انرا appetite ترجمه کرده اند .
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۳/۰۸/۱۳ - ۰۷:۰۹:۳۳
ده چهارده دادن: اصطلاح ده چهارده یا ده شش یا ده پنج و مانند آنها اصطلاحات سودخوران و رباخواران است.می ستانی از خسان تا وادهی ده چهاردهدرهوای شاهدی و لقمه‌ای، ای بی‌حضور
user_image
شقایق عسگری
۱۳۹۸/۰۷/۱۵ - ۱۹:۲۵:۱۲
دوستان من تمام مصرع های دوم سوالی خوندم آیا درسته؟البته جز بیت آخر