
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۰۸۳
۱
هله زیرک هله زیرک هله زیرک هله زوتر
هله کز جنبش ساقی بدود باده به سر بر
۲
بدود روح پیاده سر گنجینه گشاده
رخ چون زهره نهاده غلطی روی قمر بر
۳
هله منشین و میاسا بهل این صبر و مواسا
بگزین جهد و مقاسا که چو دیکم به شرر بر
۴
اگرم عشوه پرستی سر هر راه نبستی
شب من روز شدستی زده رایت به سحر بر
۵
هله برجه هله برجه که ز خورشید سفر به
قدم از خانه به در نه همگان را به سفر بر
۶
سفر راه نهان کن سفر از جسم به جان کن
ز فرات آب روان کن بزن آن آب خضر بر
۷
دم بلبل چو شنیدی سوی گلزار دویدی
چو بدان باغ رسیدی بدو اکنون به شجر بر
۸
به شجر بر هله برگو مثل فاخته کوکو
که طلبکار بدین خو نزند کف به خبر بر
تصاویر و صوت


نظرات
بهمن صباغ زاده
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
سعید
امین کیخا
شهلا