
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۰
۱
تو بشکن چنگ ما را ای معلا!
هزاران چنگ دیگر هست اینجا
۲
چو ما در چنگ عشق اندر فتادیم
چه کم آید بر ما چنگ و سرنا؟!
۳
رباب و چنگ عالم گر بسوزد
بسی چنگی که پنهانیست یارا!
۴
ترنگ و تنتنش رفته به گردون
اگر چه ناید آن در گوش صما
۵
چراغ و شمع عالم گر بمیرد
چه غم چون سنگ و آهن هست برجا
۶
به روی بحر خاشاک است اغانی
نیاید گوهری بر روی دریا
۷
ولیکن لطف خاشاک از گهر دان
که عکس عکس برق اوست بر ما
۸
اغانی جمله فرع شوق وصلیست
برابر نیست فرع و اصل اصلا
۹
دهان بربند و بگشا روزن دل
از آن ره باش با ارواح گویا
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
سورنا
نیما
همایون