مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۱

۱

برای تو فدا کردیم جان‌ها

کشیده بهر تو زخم زبان‌ها

۲

شنیده طعنه‌های همچو آتش

رسیده تیر کاری زان کمان‌ها

۳

اگر دل را برون آریم پیشت

ببخشایی بر آن پرخون نشان‌ها

۴

اگر دشمن تو را از من بدی گفت

مها دشمن چه گوید جز چنان‌ها

۵

بیا ای آفتاب جمله خوبان

که در لطف تو خندد لعل کان‌ها

۶

که بی‌تو سود ما جمله زیانست

که گردد سود با بودت زیان‌ها

۷

گمان او بسستش زهر قاتل

که در قند تو دارد بدگمان‌ها

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 105
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 80
پری ساتکنی عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
محسن
۱۳۹۹/۱۱/۲۹ - ۲۱:۰۷:۱۸
آیا بسستش در بیت آخر درست است؟ یا بشستش صحیح است؟