مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۱۹

۱

کس بی‌کسی نماند می‌دان تو این قدر

گر با یکی نسازی آید یکی دگر

۲

زین خانه گر روم من و خانه تهی کنم

آید یکی دگر چو منی یا ز من بتر

۳

میراث مانده است جهان از هزار قرن

چون شد به زیر خاک پدر شد پسر پدر

۴

تنها نه آدمی حیوان نیز همچنین

ور نی ندیدی تو در آفاق جانور

۵

شب آفتاب اگر برود هم ز بام چرخ

بر جای آفتاب ستاره‌ست یا قمر

۶

گر ترک یک هنر بکند مرد طبع او

مشغول کار دیگر گشت و دگر هنر

۷

زیرا که بر دل همه خلقان موکلیست

بی‌کارشان ندارد و بی‌یار و بی‌سفر

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 696
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 431
عندلیب :

نظرات