مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۲۴

۱

تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار

بر مثل ذره‌ها رقص کنان پیش یار

۲

شاه نشسته به تخت عشق گرو کرده رخت

رقص کنان هر درخت دست زنان هر چنار

۳

از قدح جام وی مست شده کو و کی

گرم شده جام دی سرد شده جان نار

۴

روح بشارت شنید پرده جان بردرید

رایت احمد رسید کفر بشد زار زار

۵

بانگ زده آن هما هر کی که هست از شما

دور شو از عشق ما تا نشوی دلفکار

۶

گفته دل من بدو کای صنم تندخو

چون برهد آن که او گشت به زخمت شکار

۷

عشق چو ابر گران ریخت بر این و بر آن

شد طرفی زعفران شد طرفی لاله زار

۸

آب منی همچو شیر بعد زمانی یسیر

زاد یکی همچو قیر وان دگری همچو قار

۹

منکر شه کور زاد بی‌خبر و کور باد

از شه ما شمس دین در تبریز افتخار

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 698
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 433
عندلیب :

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۱۰/۱۸ - ۰۵:۵۰:۴۹
شاه نشسته به تختعشق گرو کرده رخت..