
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۳
۱
ای مطرب دل برای یاری را
در پرده زیر گوی زاری را
۲
رو در چمن و به روی گل بنگر
همدم شو بلبل بهاری را
۳
دانی چه حیاتها و مستیهاست
در مجلس عشق جان سپاری را
۴
چون دولت بیشمار را دیدی
بسپار بدو دم شماری را
۵
ای روح شکار دلبری گشتی
کاو زنده کند ابد شکاری را
۶
ای ساقی دل ز کار واماندم
وقت است بده شراب کاری را
۷
آراسته کن مرا و مجلس را
کآراستهای شرابداری را
۸
بزمیست نهان چنین حریفان را
جانیست دگر شرابخواری را
تصاویر و صوت


نظرات
سعید فاضلی
فاطمه سادات ابراهیمی