
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۵۰
۱
به خدمت لبت آمد به انتجاع شکر
که از لب شکرین بخش یک دو صاع شکر
۲
تو ارتقا به سخا جو مگو نه گو آری
نظر مکن که نیی یافت ارتفاع شکر
۳
لب تو است که شکر ز عین او روید
نه منتظر که رسید نسیه از بقاع شکر
۴
شکر به وقت شکر خوردنت نصیبی یافت
که بر مذاق دهانها بود مطاع شکر
۵
ببستهای دو لب امروز زان همیترسم
که از غم تو بماند ز انتفاع شکر
۶
زهی نبات که دارد لب تو کز وی شد
امیر جمله نباتات بینزاع شکر
۷
دهان ببندم و بسته شکر همیخایم
که تا به جان برسد خوش به ابتلاع شکر
تصاویر و صوت


نظرات