
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۶
۱
ای سخت گرفته جادوی را
شیری بنموده آهوی را
۲
از سحر تو احولست دیده
در دیده نهادهای دوی را
۳
بنمودهای از ترنج آلو
کی یافت ترنج آلوی را
۴
سحر تو نمود بره را گرگ
بنموده ز گندمی جوی را
۵
منشور بقا نموده سحرت
طومار خیال منطوی را
۶
پر باد هدایتست ریشش
از سحر تو جاهل غوی را
۷
سوفسطاییم کرد سحرت
ای ترک نموده هندوی را
۸
چون پشه نموده وقت پیکار
پیلان تهمتن قوی را
۹
تا جنگ کنند و راست آرند
تقدیر و قضای مستوی را
۱۰
سوفسطایی مشو خمش کن
بگشای زبان معنوی را
تصاویر و صوت


نظرات
هنگامه حیدری