
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۶۷
۱
مست توام نه از می و نه از کوکنار
وقت کنارست بیا گو کنار
۲
برجه مستانه کناری بگیر
چون شجر و باد به وقت بهار
۳
شاخ تر از باد کناری چو یافت
رقص درآمد چو من بیقرار
۴
این خبر افتاد به خوبان غیب
تا برسیدند هزاران نگار
۵
لاله رخافروخته از کُه رسید
سنبله پا به گل از مرغزار
۶
سوسن با تیغ و سمن با سپر
سبزه پیادهست و گل تر سوار
۷
فندق و خشخاش به دست آمده
نعنع و حلبو به لب جویبار
۸
جدول هر گونه حویجی جدا
تا مددی یابد از یار یار
۹
کرده دکانها همه حلواییان
پرشکر و فستق از بهر کار
۱۰
میوهفروشان همه با طبلها
بر سر هر پشته فشانده ثمار
۱۱
لیک ز گل گوی که همرنگ اوست
جمله ز بو گو که پریست یار
۱۲
بلبل و قمری و دو صد نوع مرغ
جانب باغ آمده قادم یزار
۱۳
میزندم نرگس چشمک خموش
خطبه مرغان چمن گوش دار
تصاویر و صوت


نظرات