مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۸۸

۱

الا ای شمع گریان گرم می‌سوز

خلاص شمع نزدیکست شد روز

۲

خلاص شمع‌ها شمعی برآمد

که بر زنگی ظلمت‌هاست پیروز

۳

نهان شد ظلم و ظلمت‌ها ز خورشید

نهان گردد الف چون گشت مهموز

۴

شنو از شمس تأویلات و تعبیر

چو اندر خواب بشنیدی تو مرموز

۵

چنین باشد بیان نور ناطق

نه لب باشد نه آواز و نه پدفوز

۶

چو مه از ابر تن بیرون رو ای دوست

هزار اکسیر از خورشید آموز

۷

پی خورشید بهر این دوانست

هلال و بدر صبح و شام چون یوز

۸

چو دیدی پرده سوزی‌های خورشید

دهان از پرده دریدن فرودوز

۹

خمش آن شیر شیران نور معنیست

پنیری شد به حرف از حاجت یوز

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 459
عندلیب :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۲۷:۴۹
پدفوز یا پتفوز یعنی دور دهان و دهان به لری پتپوز است یعنی پت که دهان است و پوز که پوزه لغت دیگر نس است که همین معنی را میدهد و البته در فحش سرودی. که از جناب منجیک شاعر پر قریحه و فحشویمان مانده امده است در فرهنگ اسدی هم هست ، اما فوز یعنی اروغ و فعل ان فوزیدن است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۲۹:۵۸
پت با پوزش بینی است به لری
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۳۲:۵۴
دریدن به فارسی کهن تر فتاردن است و فتالدن که به عربی هم رفته که انفطرت یعنی شکافت از ان بنیاد شده است و ریشه فارسی دارد زیرا به عربی و در نهج بلاغه بیشتر به معنی افرینش امده است و فطرت که نهاد میباشد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۳۶:۲۵
تأویلات همان hermeneutics است که دانش تفسیر و زند نوشتن بر متن های سپند و مقدس است که البته دانشی است ننوشتنی بیشتر ، و به نزد خداوندان ان از سینه به سینه میرود و برای روندگان(سالکان) و نه باشندگان
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۳۹:۱۴
دریدن و دوختن در بیت مانده به اخر با هم امده اند
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۶:۴۱:۱۰
در بیت اخر هر چند گفته یوز اما دریوزه هم به ذهن می اید
user_image
امین کیخا
۱۳۹۵/۰۳/۲۶ - ۱۵:۱۵:۴۷
به یوزپلنگ که رام بشود گاهی پنیر میدادند .یوز پنیری یعنی یوزی که از شکار و آزادی دویدن در دشت وامانده است و بجای گوشت شکار پنیر می خورد
user_image
لیام
۱۳۹۵/۰۳/۲۷ - ۱۴:۳۱:۰۰
جناب کیخا ، جناب گوهری ، روفیا بانو ، بابک عزیز ، و،،،همگی خوش آمدید ، ،،بار دیگر صفحه ی گنجور عطر آمیز شدروح پرور محفلِ یارانِ شورانگیز شدتا شکر می بارد از کلک گهر بار شماآسمانم پُر ستاره کلبه ام گلریز شد.،،،حسین جان ممنون ، گل گفتی، در انتظار دیگرعزیزان ،
user_image
Sousan Fatai
۱۳۹۷/۰۹/۱۵ - ۱۳:۰۳:۱۳
من نمی‌تونم مفهوم این سروده رو به‌درستی دریابم!از دوستان خواهش می‌کنم کمی راه‌نمایی کنند. سپاسگو خواهم شد
user_image
ما را همه شب نمی برد خواب
۱۳۹۷/۰۹/۱۵ - ۱۳:۵۲:۳۵
سوسن بانو مفهوم شعر کلا مرتبط با این غزل مغروقهمولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳/داره میگه که ما انسانیم و انسان خوب از فرشته هم بهتره وقتی میشه به درجات اعلی روحانیت (روحانیت حالا مورد نظرم نیستا خدا نکنه )پاکی روح حیات طیبه و این چیزا برسیم پس چرا به لذت های کوچیک انسانی قناعت کنیم صحبت عارفانه و صوفیانه هم بلد نیستم که بیشتر بگم ببخشید